سه ساله ازدواج کردم یه پسریک ساله ونیم دارم همسرم به شدت فحاشی خیلی پول دوسته بااینکه وضع ش خوبه ولی فقط به فکرجمع گردنه دست بزنم داره .چندوقت پیش تامرزجدایی پیش رفتم دوباره برگشتم حالابازداره فحاشی میکنه شکاکع فوقالعاده بدبین دیروزرفتیم بیرون مثه همیشه بازگیردادتوسرتوبرگردوندی پسرارونگاه کنی.من کلاهمچین آدمی نیستم خسته شدم دیشب اومدم خونه پدرم خودگفت بروپیام داده رفتی خیانت .دارم کم میارم نمیدونم چیکارکنم ازدستش