ابو حمزه ثمالى گوید: در نزد امام سجاد(ع) سخن از گرانى قیمتها رفت، آنحضرت فرمود: «بر من از گرانیش چه باشد؟ اگر گران شود روزى با اوست و اگر ارزان گردد نیز با او است (یعنى با رزّاق است نه با من) از غيرت ورزيدن بيجا بپرهيز كه اين كار، زن سالم را به بيمارى مىكشانَد و پاک دامن را به گناه.《از نامه۳۱ نهج البلاغه 》به همه اونایی که به جایگاه و ارزش زن در اسلام نقد دارن یا به هر دلیلی قبولش ندارن، پیشنهاد میکنم حتما در اولین فرصت کتاب "نظام حقوق زن در اسلام" از شهید مطهری رو مطالعه کنن. بهتون قول میدم پاسخ همه ابهاماتتون درباره زن و جایگاه زن رو میگیرین و به دین قشنگمون افتخار میکنین :) میتونید "اپلیکیشن شهید مطهری" رو نصب کنید و بصورت رایگان این کتاب رو مطالعه کنید.راجع به امر به معروف و نهی از منکر هم اینو بگم که، "رطب خورده منع رطب کی کند؟"، روایتی جعلی و دروغینه و اصلا سند معتبری نداره و ساخته و پرداخته یسری معاند هستش؛ ما به هم ربط داریم و امر به معروف و نهی از منکر واجبه...! ♡ goftino.com/c/0J0xHX
در انتظار فردا شب را سحر کن🎵 با کوله باری از نور از شب گذر کن🎶. سرمست و عاشقانه در خود نظر کن🎼 بشکن در قفس را از تن رها شو🎸 درمان درد دردمند آن را دوا شو 🎻. از خود دمی برون آ محو خدا شو🌬️🌨️🌝
رویای مرگ شاید بهانه ایست برای تحمل کابوسی به نام زندگی ....... اگه توی یه کشوری درآمدِ یه آرایشگر بیشتر از یه معلمِ به این معنی نیست که پول تو درس خوندن نیست ،،،، به این معنی هست که مردم از قیافه ی زشتشون بیشتر خجالت میکشن تا مغز خالیشون ...... ماها که بابامون پولدار نبوده یه چیزی رو خوب یاد گرفتیم ،،،، اینکه خیلی راحت قید چیزایی که دوس داریمو میزنیم ، پس یه لطفی در حقمون بکن سلطان ، اگه دوسمون داری زیاد ناز نکن ...... 💫 من یه اسفندی ام 🌨️ مغرور ، جذاب ، لجباز 💫
من مادر نميشوم تا فرزندم را عصاى دستم كنم...من مادر نميشوم تا پيري و كورى ام را به فرزندم تحميل كنم....من مادرنميشوم تا بهاي قطره شيرى كه به كودكم داده ام پس بگيرم....من مادر نميشوم تا فرزندو وابسته و بيمار تربيت كنم و افتخار كنم به اينكه فرزندم مرا بر همسرش ترجيح ميدهد....من مادري بيمار نيستم...من مادر ميشوم تا انسانى سالم و مستقل تربيت كنم،مادرميشوم تا انسانيت را به فرزندم بياموزم.انسانى قوى و درستكار و خوشبخت....كودكم وظيفه اي در قبال من ندارد....بلكه من مادر او هستم و موظف به خوشبخت كردن فرزندم
الان ساعت یک و هفت دقیقه روز سوم اسفنده 1402 هست من تصمیم گرفتم از این به بعد به فکر اینده ام باشم. با اینکه 28 سالم شده و خیلی اشتباه کردم اما دیگه بچه بازی بسه و میخوام برای اینده ام تلاش کنم. نمیخوام دیگه حسرت بخورم نمیخوام جوری باشم که دوباره مجبور بشم تایپیک بزنم که اره من هیچی نشدم چون همش خودم مقصر بودم و این گوشی لعنتی که معتاد شدم بهش همه همسنام دارند مثل ادم زندگی میکنند اما من چی .دیگه تموم شد اون فاطمه تموم شد من دیگه آدم شدم.