"درنبودت جان من آتش گرفت
شعر در دیوان من آتش گرفت
در حصار آتش چشمان تو
این دل این زندان من آتش گرفت
دست به دامانت شدم از شور عشق
سوختم!دامان من آتش گرفت
آمدم آتش ز دامان گیرم
پیکر بی جان من آتش گرفت
در عجب ماندم چرا اینگونه شد
درد بی درمان من آتش گرفت
سوخت دیگر باور غم دیده ام
بی خدا ایمان من آتش گرفت".......