بچم15روزشه ریزه وزنشم2700گرمه داره میاد بالا هرروز
از خوشگلی هیچی کم نداره اینو چون مامانشم نمیگم تو بیمارستان همه اومدن ک بچه ی منو ببینن پرستارا میبردنش اینور اونور نشونش بدن خیلی سفیدو نازه
عمه ی شوهرم امروز اومد دیدن بچم خودش بچش نشده از بهزیستی یکی اورده بزرگ کرده از لحظه ای ک پاشو خونم گذاشت شروع کرد بد گفتن به بچم ک اره چقد لاغره فقط روده داره دیگه هیچی نداره
چرا کله ی بچت بزرگ چرا نبستی کلشو چون نبستی بچت شکل کلاه امام حسین تو تعزیه ها شده
وای چرااز اونروز ک اومدم بیمارستان این کوچیک تر شده گفت شبیه کیه گفتم همه میگن شبیه باباشه گفت نه وا باباش خیلی بامزه بود وقتی بچه بود
خیلی غصه خوردم دارم بچمو نگاه میکنمو اشک میریزم دلم میخاد کادوشو بردارم برم پرت کنم خونش بگم دیگه خونم نیا کادوتم بخوره تو سرت
خاک تو سرم ک نتونستم از بچم دفاع کنم دلم واسش میسوزه ک اینقدر مادرش عرضه نداشت ازش دفاع کنه😭😭😭😭