2726

که پرستار با تعجب بهم بگه مگه چند سالته 💔💔

دوتا پرستار دیگه هم اون طرف ایستاده بود فقط به اشکای من می‌خندیدن 

اخرشم بهم میگه اگه امروز دستت درد گرفت، که با این چیزی که من می‌بینم تو یه کاری می‌کنی حتما درد بگیره حوله فلان بزار، همین الان یه استامینوفن واسه محکم کاری بخور 💔

خب واقعا خیلی درد داره 

منم کلا کنترل اشک ندارم 

بگید که تنها نیستم ☹️💔

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

چند سالته

♡منو در تاپیک های فان و خاطره خنده دار تگ کنید♡ ◇آدرس آنلاین شاپم : online_shap_radman◇ ♧آدرس آتلیه آنلاینم : atelier_online♧ ☆به نیرو جهت کار در آنلاین شاپ نیازمندیم☆ □درخواست دوستی قبول نمیکنم□•°تیکر برای شب یلدا هست°•
2728
چندسالته

18 😶💔

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...

منم میترسیدم

در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش   یه مردادیه جذاب   
تنهایی

نه تنها نرفتم

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
چند سالته

18 😶

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
تنهایی

🤣🤣

هیچکس به اندازه ی کسی که که ترکت کرده تورو تماشا نمیکنه! میخواد مطمئن شه که اشتباه نکرده ! بهش نشون بده که اشتباه کرده ... تو هیچوقت نمیفهمی چقدر آسیب دیدی تا وقتی که یه نفر باهات درست رفتار میکنه ... لا به لای تلاش‌هات برای نجات رابطه یا زندگی مشترک اینو یادت باشه: تو هیچوقت نمیتونی آرامش و خوشحالی رو جایی پیدا کنی که همونجا گمش کردی... گفت : تو عقب کشیدی یا جنگ تموم شد؟! گفتم : به جز من کسی نمی‌جنگید که؛ من که عقب کشیدم؛ جنگ هم تموم شد!
2706
ارسال نظر شما
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز