جیگرم خون کرده من اورد روستا اصلا دوستان شوهرم عصبی بد اخلاقه بعصی ها منو میشناسن تو سایت از مشکلات من اطلاع دارن زورم میاد ازش من ب خاطر بی مخبتی ها و رفیق بازی هاش واخلاق سگی منو رها کرو خونه بابام دیگه من قصدم طلاق بود میخاستم کارهای طلاق انجام بدم ک ب بهانه بچه اومد دنبال دخترم ک ببینتش ـ
حالا اومد دخترم دید ب من گفت سوار ماشین بشو دوری بزنیم نترس نمیلرمت خونه ـ خونشون شهری دیگه هست ـخلاصه من سوارشدم و با سرعت بالا حرکت کرد سمت جاده ــــاینا بیخیال حالا من اورده تو روستا منو ک مغرور و لجباز ید دنده بودم اوراره روستا کرده
صب تولد دو سالگی دخترمه منو باش هیچ پولی نداره ک من کیک بخرم ب دخترم حتی دلم میخاست برای تولد دخترم بهترین لباس بخرم خبلی نارحتم خیلی 😔 این شیک پوش ها و بادکنک کاری واس پولداراس منو باش😩 😩 😩 😩یه دختر نازی دارم شوهرم اهمیت نمیده ب من ن خرج ن چیزی فقد ب خودم میگم حیف حیای من و غرورم و گرنه میرفتم دنبال دوست پسر هم خرجمو بده این جور فکری میکنم😱 😱 😱 😱 خلاصه حیا عفتم ب جاشع😔 😔 خیلی نارحتم
ــراه برگشتم ندارم نپرسید دوستان 😐ـ
چقد دلم میخاد خودمو بکشم الان پیام میوم بهش کجای رفته با دوستاش بیابون مم تو روستا تو اتاق تنها 😫😫😫😷😷😷