بهترین روزای عمرمو دارم به مسخره ترین شکل میگذرونم
مثل خون در رگ های من محترم باشیم گریه کردیم دوتا شعلهی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بیپولی بود، شعر من مزهی خاکستر و الکل میداد، شعر من را وسط زندگیات هول میداد، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، آه بدرود گل یخ زدهی بیکس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شدهام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شدهام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هرکسی دگه هم جای بابات بوداجازه نمیدادالان سرت داغه بعدامیفهمی دلیل مخالفتشو
داغ نیست
مثل خون در رگ های من محترم باشیم گریه کردیم دوتا شعلهی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بیپولی بود، شعر من مزهی خاکستر و الکل میداد، شعر من را وسط زندگیات هول میداد، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، آه بدرود گل یخ زدهی بیکس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شدهام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شدهام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم...
مثل خون در رگ های من محترم باشیم گریه کردیم دوتا شعلهی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بیپولی بود، شعر من مزهی خاکستر و الکل میداد، شعر من را وسط زندگیات هول میداد، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، آه بدرود گل یخ زدهی بیکس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شدهام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شدهام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم...
اگر بابات با ازدواجت مخالفت کنه نتیجه اش اینه که یا تا آخر عمرت مجرد میمونی یا اگر هم ازدواج کنی چون دلت با کس دیگه ای هست خوشبخت نمیشی، پس مجبوره بخاطر خودت قبول کنه.
مثل خون در رگ های من محترم باشیم گریه کردیم دوتا شعلهی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بیپولی بود، شعر من مزهی خاکستر و الکل میداد، شعر من را وسط زندگیات هول میداد، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، آه بدرود گل یخ زدهی بیکس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شدهام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شدهام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم...
ویژگی مثبت این آقا چیه که تو این اختلاف سن برات مهم نیست؟؟؟
ببین تموم ویژگی های ایده آلی که یه ادم از نظر من میتونه داشته باشه رو داره
مهم تر از همه
او ن عاشق منه
مثل خون در رگ های من محترم باشیم گریه کردیم دوتا شعلهی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بیپولی بود، شعر من مزهی خاکستر و الکل میداد، شعر من را وسط زندگیات هول میداد، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، آه بدرود گل یخ زدهی بیکس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شدهام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شدهام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم...
الان شما تو سن حساسی هستی خوب درس بخون کار خوب پیدا کن هدف بذار برای خودت دستت بره تو جیب خودت آیندت روشن بشه مستقل بشی اونوقت ببین چی میشه اینطوری حتی اگه ازدواج کردید وشرایط ادامه نبود راحت تر کنار میای وسرکوفت نمیخوری
گرکافرو گبر وبت پرستی بازآ،این درگه ما درگه نومیدی نیست،صدبار اگر توبه شکستی بازآ... اخطار زبان فارسی نازنین ما رو به نابودی است این زبان عشق،این زبان غزلوار حافظ، سعدی وفرهنگ پرافتخارما. وقتی واژهٔ جاگرفتهای در زبان فارسی داریم از جایگزین بیگانه آن واژه خودداری کنیم(مثلا چرا جدیداً به زمان تایم میگید، به چهره فیس؟این نصف فارسی نصف بیگانه اصلا جالب نیست ...)بسیار پسندیده هست اگر به زبان هایی چون انگلیسی،عربی،روسی و...کتاب بخوانیم یا صحبت کنیم اما درجای خودش وبا حفظ آنها، مخلوط زبانها درجای نامناسب فقط باعث آسیب رساندن ونابودی آن ها میشود...بگذاریم شاهنامه،لیلی ومجنون،غزلیات شمش،شیرین وفرهاد،بوستان وگلستان،دیوان حافظ و... نیز برای آیندگان قابل فهم باشد. ♥️این ویدئو راهم ببینیدhttps://uupload.ir/view/video.guru_20220112_104512383_6t28.mp4/
مثل خون در رگ های من محترم باشیم گریه کردیم دوتا شعلهی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بیپولی بود، شعر من مزهی خاکستر و الکل میداد، شعر من را وسط زندگیات هول میداد، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، آه بدرود گل یخ زدهی بیکس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شدهام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شدهام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم...
به بابات بگو یا قبول میکنی یا اگر با کسی ازدواج کنم چون کس دیگه ای توی دلمه خوشبخت نمیشم، مگه این دنیا چند روزه که آدم اون جور که دلش میخواد زندگی کنه، گور بابای حرف مردم هر جور عشقته حال کن
عزیزم واقعا ۲۲سال زیاده بخدا پشیمون میشی نکن نکن نکن خیلیام بهت گفتن ولی تو کار خودت میکنی
اره چون میدونم پشیمون نمیشم
مثل خون در رگ های من محترم باشیم گریه کردیم دوتا شعلهی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بیپولی بود، شعر من مزهی خاکستر و الکل میداد، شعر من را وسط زندگیات هول میداد، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم، آه بدرود گل یخ زدهی بیکس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شدهام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شدهام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمیدانستیم، بوسهی آخرمان بود نمیدانستیم، زخم سهم تنمان بود نمیترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمیترسیدیم...