من خودم با همسرم دوست بودم
خاستگاری منم دردسر خیلی داشت و هنوزم داره . خانواده ها هردو مذهبی بودن و هربار یک فضولی پیدا میشه و می پرسه دختر پسرتون چطور آشنا شدن خانواده های ما با دروغ گفتن آشنایی ما باهم رو قبل ازدواج از ترس ابرو انکار می کنن.
عزت و احترام از خانواده ها کم میشه در دوستی ( بازم بستگی به طرز فکر خانواده ها داره)
سختی های اولش خیلی زیاده خیلی. هیچ کس هم این سختی هارو نمی بینه ، بعدش اگر همسرم محبتی هم بکنه همه با حسرت می گن وای خوشبحالش مردِ چقدر دوسش داره ، اما این جا هیچ کس سختی هامو نمی بینه . (عمری که گذاشتم و ۵ سال صبری که کردم، بی عزتی هایی که شد، سر عقدم بجای خوشحالی بغض کردم و .....)
____
سنتی دردسراش کم تره ، کاملا عاقلانه پسند میشی و پسند می کنی ، شکست عاطفی نمی خوری، خانواده ها نه تنها عزت می زارن بلکه برات اسپند هم دود می کنن، اما دیگه اون ادم مقابلت چقدر پات بمونه و احساسش چقدر بهت محکم باشه ک بشه ایا عشق رو بسازی یا نسازی با خودته
_____