شوهرم اصلا نمیزاره تنهابرم بیرون ماشینم یکی دوبار بهم داد رفتم بیرون ازاون موقع هم میگه زن که نباید سوارماشین بشه رانندگیمم خداروشکرخوبه تاحالا تصادف نکردم ولی پیشش هم بخوام رانندگی کنم خودشو انقدر میگیره انگار قهره ،انگاربه من حبس داده به خانوادمم میگم میگن خب به شوهرت بگو ببرتت شوهرمنم که همش سرکاره با بحثو دعوا و ...درست نمیشه اصلاهم ادمه خیلی غیرتی هم نیس نمیدونم چیکارکنم همش خونم افسردگی گرفتم حس میکنم اصلا دوستم نداره
آزادی یه نیاز استسی تو وجود ادما درک میکنم حستو ،ولی از جاهای کوچیک شروع کن تا براش جا بیئفته کم کم مث سوپر مارکت بعد تا سر خیابون کم کم تغیر میکنه ،دیدم که میگم
شوهر دوستمم همینجوریه اون خودشو وقف داد با این شرایط ،به خوبی هاش فکر کن بیشتر همه ادما ضعف هایی دارن به داشته هات توزمدگی فک کن به اخلاقای خوبش،کلا توی برخورد با مشکلات اگ راه داره تغیر باید داد اگ نداد باید پذیرفت