2737
2734
عنوان

به شدت از دعوای احتمالی میترسم

294 بازدید | 18 پست

من اگه بخوام با یه نفر برخورد کنم که فلان کارو نکن همش میترسم دعوا بشه و وقتی به زبونش میارم  قلبم شروع میکنه به تند تپیدن و حالم بد میشه 

مثلا امشب میخواستم به دوستم توی خوابگاه  بگم لامپو خاموش کن توی چشممه  بعد وقتی گفتم قلبم میخواست وایسه از ترس هنوزم خوب نشدم. راهکاری سراغ دارید ایا ک بتونم ترسمو کم کنم؟ 

مثل خنده نوزادی که غرق خواب است،   مثل بوی خانه کاهگلی پس از باران  ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه بخار کرده،   مثل پیدا کردن جای خالی در اتوبوس با یک بغل خستگی  ، صدای موج دریا در شب  ، بوسه‌های ناگهانی  ، چای تازه‌دم قند پهلو توی استكان کمر باریک  ، یا مثل دستان گرم مادر بزرگ  ، دوست داشتنت همین قدر شیرین است 

کاش همه مثل تو بودن الان اعصاب ندارن 

نوشابای سابقدونم یه سر به پیجم بزنین کلی لباسای خوشگل میزارم با قیمتای مناسب و کیفیت عالی لطفا فالو کنین لهنتیای جاذاب  اینم لینکelif_shop73پولی که ازم گرفده بودی۳ سال پیش خوردی پس نِدادی الان با اون ۵۰ هزار تومن الان جوراب نوک سوزنیم نمیتونم بخرم پولِمو دادی دادی نِدادی طرفم نِیا نِیا وگرنه جرد میدم    هنوزم پنجاه تومنمو پس نگرفدم  تاپیک جنجالی و نوشابا کش دیدی تگ کن عین جن بو داده ظاهر میشم   

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
بنظرم شما هراس اجتماعی داری ی مشاوری مشورت کن مشکلت از ریشه حل بشه

اره فکر میکنم باید برم حتما. 🙂مرسی

مثل خنده نوزادی که غرق خواب است،   مثل بوی خانه کاهگلی پس از باران  ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه بخار کرده،   مثل پیدا کردن جای خالی در اتوبوس با یک بغل خستگی  ، صدای موج دریا در شب  ، بوسه‌های ناگهانی  ، چای تازه‌دم قند پهلو توی استكان کمر باریک  ، یا مثل دستان گرم مادر بزرگ  ، دوست داشتنت همین قدر شیرین است 
2738
شاید لحن بدی داری و بخاطر همین می‌ترسی طرف مقابلت باهات دعوا بگیره اگ میخوای ب کسی امر و نهی کنی یا ...

نه اتفاقا قبلش حتما میگم لطفا این کارو کن.  در کل میترسم دعوا بشه همش

مثل خنده نوزادی که غرق خواب است،   مثل بوی خانه کاهگلی پس از باران  ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه بخار کرده،   مثل پیدا کردن جای خالی در اتوبوس با یک بغل خستگی  ، صدای موج دریا در شب  ، بوسه‌های ناگهانی  ، چای تازه‌دم قند پهلو توی استكان کمر باریک  ، یا مثل دستان گرم مادر بزرگ  ، دوست داشتنت همین قدر شیرین است 
خودت یک آتویی داری ک فک میکنی دیگران خبر دارن ازس؟؟ 

نه اصلا.  

مثل خنده نوزادی که غرق خواب است،   مثل بوی خانه کاهگلی پس از باران  ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه بخار کرده،   مثل پیدا کردن جای خالی در اتوبوس با یک بغل خستگی  ، صدای موج دریا در شب  ، بوسه‌های ناگهانی  ، چای تازه‌دم قند پهلو توی استكان کمر باریک  ، یا مثل دستان گرم مادر بزرگ  ، دوست داشتنت همین قدر شیرین است 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730