2737
2734
عنوان

بچه جاریم خیلی بهم وابسته شده

1566 بازدید | 83 پست

همونم گفتم جاریم اسفند فوت شد دخترش ۳ ساله ۲.۳ روزه خونه مادر شوهرم اینا  هستم امشب با شوهرم بیرون بودیم حالا اومدیم خونه بچه بیداره 

تا گرفتمش تو بغلم خوابش برد

خیلی اذیت میشم دلم کبابه واسش ولی نمیتونم همش بمونم😔

تیکر عروسیمه👰‍♀️👨‍💼 بچها من ۲۳ سالمه ۱۶ سالگی با شوهرم دوست شدم خوانواده شوهرم اصلا مایل به مم نبودم و بعد از ۳ سال سختی بهم رسیدیم بعد از نامزدی هم راضی به عقدم نبودن ۱ سال عقد بودم بعد ۳ سال عقد و سختی زیاد حتی تا پای جدایی هم رفتیم ولی بخاطر علاقه شدید برگشتیم بهم من تک فرزندم خواهر ندارم شما خواهرای من باشید برام دعا کنید عروسیم خوب پیش بره زندگیم‌ رنگ ارامش بگیره

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
نمیتونی بزرگش کنی

سخته واسم راسش میترسم بچه دار بشم خودم اذیت شم

تیکر عروسیمه👰‍♀️👨‍💼 بچها من ۲۳ سالمه ۱۶ سالگی با شوهرم دوست شدم خوانواده شوهرم اصلا مایل به مم نبودم و بعد از ۳ سال سختی بهم رسیدیم بعد از نامزدی هم راضی به عقدم نبودن ۱ سال عقد بودم بعد ۳ سال عقد و سختی زیاد حتی تا پای جدایی هم رفتیم ولی بخاطر علاقه شدید برگشتیم بهم من تک فرزندم خواهر ندارم شما خواهرای من باشید برام دعا کنید عروسیم خوب پیش بره زندگیم‌ رنگ ارامش بگیره
2738

عزیزدلم🥺🥺🥺


حتما وجودت خیلی آرامش داره.. سعی کن هواشو داشته باشی ولی وابسته اش نکن هردوتون گناه دارین.

این روزا برام، اطرافیانم از هر غریبه ای، غریبه ترن. چه میشه کرد. روزگار این و برای طالع من مقدر کرده. به همین خاطر حرفای دلمو اینجا راحت تر از هرجایی توی دنیا میتونم بزنم. روزای گذشتم خیلی خیلی خیلی روزای شیرینی بودن:) و محاله فراموش کردنشون:( تو اون روزا متوجه نبودم که باقدر  ندونستن قراره چه ثانیه هایی رو از دست بدم. اون موقع همه چیز خوب بود. من بودم‌ خانواده ام بودن. همه چیز بر وفق مراد بود. بماند که اون روزا کلا حال بهتری داشت. کلا که میگم ینی کلا:((( دردم میاد وقتی می بینم دیگه برنمیگردن. دیگه تموم شدن و رفتن. حالم بد میشه انقدر بد که می تونم ساعت ها بشینم حسرت بخورم و گریه کنم. چه عشق های ساده ای، چه لذت های راحتی، چه دنیایی...! هعی💔 اگر دستتون میرسه یکی از ستاره های آسمونتونو برای من بفرستین!))): که شاید کائنات انرژی خوبتونو برام بیاره. چیزایی که از گذشتم گفتم خیلی بسته و شاید غیرقابل فهم بود. اگر تک تک تونو می‌شناختم و میدونستم انسان خیانتکار تو سایت وجود نداره قطعا میگفتم و خودمو از همه حرفای درونم راحت میکردم. تو یکی از تاپیکام راجع به گوشه ی دنج، همونجا که حال آدم بهتر از هر حالتی میشه، گفتم. بهش اعتقاد دارم. ینی داشتم و دارم. گوشه ی دنجی که فقط مال خودته و فقط تو باهاش خاطره داری، می شینی توش به چیزای خوب فکر میکنی، به عشق فکر میکنی و .. . این جایی که گفتم و برای همه ی شما از خدا میخوام. گوشه ی دنج من خیلی وقته که گم شده. کیلومترها ازم فاصله داره.... امیدوارم برای شما نباشه. همه ی اینارو گفتم بذارید یه چیزم بگم فقط محض اینکه کمتر حسرت اون روزا رو بخورم. بیا با نگاه به گذشته، تلخی هاش رو بذاریم کنار .از خوبی ها، خوشبختی ها و لذتهاش یاد کنیم.نه که حسرت بخوریم بلکه عشق رو در دلهامون زنده نگه داریم.
سخته واسم راسش میترسم بچه دار بشم خودم اذیت شم


عزیزم چ اشکالی داره 

انگار دوتا بچه داری یهویی 

باخدا معامله کن 

ب چشم ی فرصت بهش نگاه کن واسه گرفتن سند بهشت😍😍

بمیرم برا دل بچه😭😭😭

من همون مامای مهربونِ سابقم😊 همون کاربرِ قدیمی که از سال ۹۲ اینجا بود :)) وقتی گوشیمو عوض کردم تاااااازه یادم افتاد ای دادِ بیدا من از کاربریِ قبلیم هیچی رو سیو‌نکردم ؛ حتی ایمیلمم یادم‌نمیاد؛ ازون بدتر حتی خط ۶سال پیشمم دیگه دستم نیست!😑 اینجوری شد که من مجبور شدم دوباره نی نی سایت ثبت نام کنم...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز