2737
2734
عنوان

مادرشوهرم داغ رو دلم گذاشت ولی....

258 بازدید | 10 پست

من تو یه ساختمونم با مادرشوهرم . فکر نمیکردم انقدر سخت باشه وگرنه اصلا قبول نمیکردم. دخالتاش سرک کشیدناش ‌. قانون های زندگیشون. وابستگیش به همسرم دیوانم کرد. تا اینکه گفتم به همسرم بیا خونه بگیریم بریم. تا اینو گفتم خون به پا شد. مادرشوهرم گقت تو فتنه ای شیطانی میخای پسرمو ازم بگیری. خیلی شکستم. خیلی عذاب ها کشیدم . چه دعوا ها که نکشیدم.  چه خون دل هایی که نخوردم . اخرش نذاشت بریم.

تا اینکه برادرشوهر کوچیکم ازدواج کرد.قرار بود بیاد طبقه پایین  مادرشوهرمینا. تو دوران نامزدیشون مادرشوهر و خواهرشوهرم دعوا راه انداختن  بینشون .و داشتن جدا میشدن. تا اینکه برادرشوهرم گفت به مادرشوهرم من شمارو نمیخام خودم خونه میگیرم چون همسرم نمیاد با شما زندگی کنه.....


ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

عزیزم شمانبایدمیگفتی ازاینجابریم شمابایداول همسرت روراضی میکردین واون میگفت که میخای یم بریم چون اون پسرشونه ازاون به دل نمیگیرن

اگه دلت خواست یه صلوات برای سلامتی پسرم بفرست   
2738

بی سروصدابرید دنبال خونه بگردین ووقتی خونه گرفتین .....یه کامیون بگیروسیله هاتوبردار برو....دیگه توعمل انجام شده قرارمیگرن وکسی نمیتونه مغلطه کنه.... فقط توگوش شوهرت بخون....باخودت همراهش کن....

با شوهرت حرف بزن به آرومی، بگو حسرت یه زندگی مستقل میمونه رو دلمون. من این مدت به خاطر تو تحمل کردم، میبینی هیچکی همچین چیزیو قبول نمیکنه، اون خانوم از همون اول گفته نمیام اونجا. بگو ما هم بریم زندگیمون تغییر کنه فلان یه جوری راضیش کن که خودش بگه نمیخام اینجا بمونم مامانشم هیچی نمیتونه بگه. مگه بچه رو دنیا اورده که تا اخر عمر ور دلش باشه؟ اینطوری بود زن نمیگرفت واسش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز