سلام . من دختری ۳۱ ساله و مجرد هستم. پدرم رو سال ۹۹ بخاطر کرونا از دست دادم. من به اجبار پدرم مجبور شدم چادر سرم کنم، خدابیامرز اصلا آدم مذهبی ای نبود، تقریبا بی اعتقاد بود ولی به طرز عجیب و غیر عادی ای برای حرف مردم زندگی میکرد، و میگفت چون ما در این محل زندگی میکنیم باید چادر سر کنی ! ( محله ای کوچک و قدیمی با جوی تقریبا مذهبی و به طور افراطی کنجکاو! )
چون بدبین و شکاک بود ، برای اینکه مانع دانشگاه رفتنم نشه به ناچار این پوشش تحمیلی و محدودیت های بدتر از این رو قبول کردم.
الان میخوام چادرو بذارم کنار، چون هیچ علاقه و اعتقادی بهش ندارم و اصلا آدم مذهبی ای نیستم و اینکه میخوام به آرزوم جامه عمل بپوشونم و این روز ها درگیر گرفتن پذیرش دکترا در کشور کانادا هستم.الحمدالله مادر و برادرم همه جوره حمایتم میکنند و تمکن مالی مناسبی دارم. چون رزومه خوبی دارم، انشالله احتمال رفتنم خیلی زیاده.مشاوری که پیگیر کارای اپلای و مهاجرت بنده هست بهم پیشنهاد داد یه پیج تولید محتوا درباره آزمون آیلتس و اپلای بزنم، خودمم بدم نمیاد و دوست دارم. چون نمیخوام خودمو پنهان کنم، تصمیم دارم پیج شخصیم رو باز کنم و برای تولید محتوا استفاده کنم . 🙂
حالا دغدغه فکریم، واکنش و حرف مردم درباره تغییر پوشش بنده تو این محل و کاناداست، اشتباه برداشت نکنید من آدم هنجار شکن و بی ظرفیتی نیستم و همیشه پوشش مناسب و معقولی خواهم داشت ، ولی هر چی هم باشه ، این زندگی جدید و تغییر با دختر چادری که مجبور بود فقط برای دانشگاه از خونه بیرون بره ، در تضاده.
مادر و برادرم همونطور که گفتن کاملا حمایتم میکنند و میگن اصلا حرف مردم مهم نیست و هیچ ارزشی نداره، اونجوری که دوست داری زندگی کن و پیشرفت کن، ولی من در اعماق وجودم یه ترسی حس میکنم، به طوریکه وقتی از خونه میرم بیرون حس مجرما رو دارم، همش اطرافمُ نگاه میکنم و نگاه بقیه رو دنبال میکنم، با خودم میگم الان درباره من چی فکر میکنن؟ یه وقت چیزی به مادرم نگن، دلش بشکنه و ...😑 اصلا به نظرم چادر و حجاب و اپلای و کانادا و خارج کاملا با هم در تضادن و علامت سوال بزرگی تو ذهن همه درباره بنده پیش میاد!
خواهش میکنم کمکم کنید.
سپاس❤️