اول خودم بگم که همسفرمون ۳ کیلو شیرینی خریده بود که صبحونه و ناهار گاهی اینو بخوریم.
۳ روز تو سفر بودیم ۱ وعده رستوران رفتیم
صبحها میرفتن تو صف نون برای صبحونه
ناهار میگفتن سیر هستیم شما برین….
یه وعده رستوران رفتیم ماست تک نفره در باز رو اورد هتل
هتل که نبود یک مسافرخونه داغون بود که من اصلا فقط با دمپایی بودم
سال ۹۲ بود فک کنم خرج کل سفر شد ۴۰ تومن😂😂😂😂
ازاین ب بعد تنهایی برو سفر😂
اونجام خانمه قهر کرد گفت ما این مسافرخونه رو دوس داریم شما هر جا میخواین برین
تو کیش مثل سگو گربه دعوامون شد ول کرد رفت 😑
همسفرمون تو کوپه قطار بالا آورده بود بعد روش بالش گذاشته بود کسی نبینه
بوی گندش ک دراومد از کوپه پرتش کردیم بیرون
اینقدر دستشویی و حموم جایی که بودیم داغون بود میرفتیم توالت های بیرون
یه وعده با شوهرم رفتیم هتل ۵ ستاره نزدیک مسافرخونه ای که بودیم اونجا رفتیم دستشویی😂😂😂😂
بگما یبار ما هم با دوستان پدرم رفتیم اونا هم کلا خرج نمیکردن ینی گفتیم بریم زیپ لاین گفتن نه بابا چیه سکته میکنیم. گفتیم سوار تله کابین شیم بازم گفتن نه خواستیم بریم پینزا بخوریم همه گفتن پیتزا ضرر داره جای اون نون پنیر بخوریم راحت بخوابیم 😐
رسما زهر مارمون شد چون تو خونه خودمون تفریح و خوراک بهتری داشتیم
تو مشهد
با دوستام از طریق مدرسه رفتیم
تو هتل صب از خواب پاشدم دیدم یکی از بچه ها موهاشو با برس من شونه میکرد
منم قاطی کردم برااااش
ای حرصم گرفته بود
وای خدا برادرم اینا از طریق مدرسه رفتن مشهد بهد اینکار رو کردن که تو هر کوپه یکی از مسئولان مدرسه بود که بهشون نظارت کنه
از شانس برادرم با امام جماعت افتاده بود 🤣🤣🤣
طفلی میگفت همه کوپه ها بزن برقص بعد ما نشسته بودیم داشتیم شوره زار رو در سکوت معنوی تماشا میکردیم 😂😂
هیچی یسری رفتیم سفر دو نفره بعد کلا قرارنبودبیشتربمونیم وقرارشد پول تمام کردیم از خانواده بگیریم ینی بفرستن همش یه روز بیشتر موندیم دیگه فقط پول بلیط داشتیم انگارمجبورا موندیم رفتیم چندتاهتل پرسیدیم همه بالا۵۰۰دیگه به پیشنهاد من رفتیم مسافر خونه شبی۴۰اونشب تا صبح بیداربودیم اتاق بغلی تا صبح بلندبا یه دختره پشت تلفن حرف زد اتاق اونوری هم یه زنه بس ترسناک بود جرئت نمیکردیم بریم یه لحظه پایین اخه همش بیرون تو راهرو بود . خلاصه دم صبح زدیم بیرون هیچ وقت یادم نمیرههههه:)
داییم خیلی مسافرت میرفت یه بار با یه خانواده که فکر کنم دختر عمو خانمش بود رفته بودن مثل اینکه رفتارشون بد بوده اونام شب میرن دوتا اتاق جدا کرایه میکنن میخوابن صبح زود یه کفش کهنه زنداییم رو میذارن دم در که مثلا هستن و همچی جمع میکنن میان😂😐
