2726
عنوان

بعد دو سال ديدمش

392 بازدید | 27 پست

كسي كه فاميل بود و بهش نرسيدم رو بعد دو سال تو مراسم ختم پدربزرگم ديدمش.. همش جلو چشم من بود تو خونه خودمون هم اومدن خونه پدربزرگم هم تا اخر مراسم سوم موندن … فقط ميخوام بگم خيلي زجر كشيدم خيلي..

اسی و بچه ها لایک کنید و یرام صلوات بفرستید منم براتون میفرستم ایشالا همه حاجت ها بر آورده بشه❤

گفته بودی که چرا محو تماشای منی🌿آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنی🌿 مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود🌿ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی 'فریدون مشیری'


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
حق داری ،خییییلی سخته

چيزي كه از همه سخت تر بود اينه كه مامانم و بابام و اون پسره چقدر باهم حرف ميزدن و ميرفتن و ميومدن و فقط من داشتم زجر ميكشيدم و دلم ميخواست فرار كنم 

دوست داشت؟

طبق گفته خودش اره . خيلي اين چند روز تو عذاب بودم و وقتي ميديدم مامان و بابام چقدر باهاش خوبن و ميگن و ميخندن ولي من حتي نميتونستم يه لحظه نگاهش كنم خيلي سخت بود برام

اگه عاشق بود که کات نمیکرد    

كات نكرديم كه. خواستگاري كرد مامانم قبول نكرد و هرچي بين من و اون بود تموم شد .. منم مجبور شدم بهش خودم بگم نه كه ابروريزي نشه از طرف خانواده من 

كات نكرديم كه. خواستگاري كرد مامانم قبول نكرد و هرچي بين من و اون بود تموم شد .. منم مجبور شدم بهش خ ...

خوب ببخشید وقتی شما اونقدر بچه ننه ای که تصمیمات زندگیت رو مامانت باید برات بگیره و‌اراده ای از خودت نداری واقعا جای گله ای نمیمونه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز