نامزدم عصرش گفت میرم جایی یه کد میخام باید سریع بدی واردش کنم زنگ میزنم بهم بدش
بعد من با مامانم سر جهزیه بحثم شده تو اتاقم گوشیم رو طاقچه بود ابجی گوشیم نشسته روبه رو گوشیم میبینه من دارم صدا میدم نمیگه بیا گوشیت خودشو و مامانم حسودن
منم تو دستم اب بود دستم خیس بود داشت گوشی قطع میشد
یهو زده بودم رو دکمه به ابجیم گفتم عوضی حواسم نبود
بعد حالا نامزدم فکر میکنع بااون بودم ناراحت شده بهش گفتم من از اینکه نزدیک بود قطع شه عصبی شدم
اخرش معلوم بود ناراحته قطع کرد
بعد عمری زنگ زده بود اینم کار داشت
اعصابم ریخته بهم🤕
بنظرتون چجوری تو پیام بهش بدم از دلش در بیارم