به پسرت بیشتر توجه کن اون کوچولوئه حالیش نمیشه ولی پسرت بزرگه میفهمه، خواهرم پسرش دو سالش بود دخترش بدنیا اومد پسرش میگفت مامان بزار بوست کنم بوسش میکرد بعد یدونه محکم میزد تو صورتش، آخی بچم انقدر کتک خورد تا بزرگ شد، مواظب باش نزنه
به بچه بزرگتون اهمیت بدین
چون بچه نوزاد کوچیک تره فقط اونو بغل نکنید
همه حواس خودتون پدرش و... رو نوزاد نباشه
قربون صدقه اون بیشتر برید
براش داستان ساختگی تعریف کنید که چقدر آبجیش دلش میخواسته بیاد پیش داداشش بزرگ بشن باهم باهم بازی کنن
بچه بزرگتون دعوا نکنید بخاطر بچه کوچیکه چون تو ذهنش میمونه نذارید فکرکنه فرق میذارید
خیلی براش فیلم میذاشتم اوایل فک میکرد اون یه بچه دیگه ست تو فیلم... براش که هی گفتم این خودتی که کوچولو بودی... بعد ها دیگه هی از اون فیلم ها تقلید میکرد مثلا چهار دست و پا میرفت، گریه میکرد مثل نوزاد ها... گفتم یه وقت نشینه اینهارو با رفتار خواهرش مقایسه کنه خرابتر شه🥴🤕
اسی انشالله رفتی واسه زایمان به همسرت مادرت و... بسپار مواظب پسرت باشن
چون اونجا استرس شمارو دارن ی وقت بچه دعوا نکنن چون این اتفاق واسم پیش اومده بغض کردم خعلی حالم بد شد
فقط بچه نوزاد بغل نکن اون بزرگه فراموش کنن این خعلیییی رو رحیه اش اثر میذاره واون بچه متوجه میشه
پسر بزرگم بیست ماهه بود پسر دوم ب دنیا اومد.
همین ک رسیدم خونه پسر بزرگم گفت بریم حموم آب بازی کوچیکرو‌گذاشتم زمین با بخیه رفتم زیر دوش....
ببین بچه رو شیر میدادم میزاشتم زمین با بزرگه بازی میکردم پاشو دراز میکردم میزاشتم رو پاش ک بفهمه بوس چندباری زدنش اصلا دعواش نکردم گفتم اون کوچولوه کسی خاست ناراحتی کنه تو اجازه نده کسی میخواست نوزادو بغل کن نمیزاشتم میگفتم اگهداداش اجازه بده میتونیم بزارم رایان و بغل کنی اینجوری فهموندم ک مراقبش باش.خداسر شاهده الان چهار ساله و دو سالو نیمه هست تقریبا.عاشق همت پشت هم مواظب هم مراقب هم با هم بازی میکنن دعوا و لجاجت صفر بیشتر بزرگه مواظبشه گریه کنه اسباب بازی بهش میده حتی آب و چیزی بخواد بزرگه بهش میده همه میگن اینا جز اون بچه هایی هستن ک دعوا ندارند.فقط محبت میکنن.حتی من سر کوچیکه داد بکشم پسر بزرگم میگه مامان سر گوگولی من داد نزن.دستشو میگیره میبرم تو اتاقشونو بازی میکنن
