به خدا همه کار برای بچهه میکنم .عمهی بیشعورش زنگ میزنه اصلا انگار نه انگار من تو این خونه هستم به بچه میگه فلان کارو بکن اینم میگه من تنهام کسی نیست کمکم کنه .بعش گفتم بچه چقدر بی چشم و رویی من همین الان برات شیرموز درست کردم تو به عمه ی بیشعورت میگی تنهام پس منم دیگه کاری بهت ندارم هر وقت اینجایی تو رو نمیبینم .باباشم اومد بهش گفتم گفت کار خوبی کردی اینو به بچه گفتی باید قدر دانت باشه خواهرای منم میخوان کاری کنن تو دمتو بذاری رو کولت بری .