بچه ها من واقا دلیلشو نمیدونم و اومدم که ببینم شما ها چه فکری میکنین
والا نمیدونم از استرسه یا کلا شخصیتم اینطوره و دیر جوش میخورم یا چی چون تاحالا با پسری نبودم و حسی به کسی نداشتم که بفهمم حس داشتن و نداشتن چجوریه
کلا خیلی مشتاق اینکه زود به زود برم بیرون باهاش یا حرف بزنیم نیستم
حس خاصی ندارم بهش بااینکه تفاهم زیادی داریم!
حدود ۷ یا ۸ بار دیدار حضوری داشتیم
حالا نمیدونم واقعا عادیه این حالت هام یا نه
اینو بگم که درکل وقتی فکر میکنم استرس میگیرم و ذهنمو با چیز دیگه ای دور میکنم
راستی دیدارهامون دیر به دیر بوده و الان حدودا سه هفته اس که ندیدیم همدیگه رو
پس علاقه ای ایجاد نشده من فکر نمیکنم این ازدواج به صلاحت باشه چون باید یه کشش ورایشی نسبت لهش پیدا میکردی
یعنی احساس نمیکنی وقتی باهاش هستی حالت بهتره
به نظرتون مشاوره میتونه کمکی کنه؟
مشاوره برو بهتره
ببین اگه ،شغل درست حسابی داره و اخلاق و خونواده موجهی داره ،و ظاهرشم به دلت میشینه قبول کن
هستن کسای که با علاقه ازدواج کردن اما طرف مقابلشون خوب نبود و علاقه از بین رفته ،و چه ازدواج های دیدم که قبلش هیچ علاقه ای نبود بعدا تبدیل به عشق شده
