اول اینکه نگران نباشید کاملا خوبم دیگه سوزش اینا ندارم خداروشکر صبح حالم اینقدر خوب بود سرحال بودم حتی داشتم تاپیک های کاربرارو میخوندم از دیروز سرم داشتم بزور اینجا دکتر پیدا کردم ولی چندنفر بهم گفت اگه میخوای بمیری برو پیش اون خوب آدم میکشه ولی مشتری ایناهم زیاد داشت ولی پرستارهاشونو میدیدی از اون خرابا که به فکر پول ولاس زدن با پسرا بودن به مریضا اهمیت نمیدادن آقا من سرمو بردم وصل کنن دادن دست تازه کار بزنه اونم خراب کرد سرممو حداقل پنج تا یا شیش تا آمپول بود باید بهش میزد که سرم خراب شد آب چکه میکرد بعد یه دقیقه سرم دیگه آوردن گفتن سرمتو خالی کردیم توی این مادرشوهرم داد زد گفت چی خالی کردین مگه سرم باز بسته میشه خانوم اونم با حالت هول زدگی گفت اره یکی دیکه خریدیم امپولاشو زدیم توش میشه نسختو بدی ببینم کدوما مونده دیگه رفتن یه ربع بعد یه آمپول دیگه آوردن زدن توش که اخرای سرمم بود
بزور خودمو زدم اون راه آرومش کردم خوابید دیدم حالم داره بدتر میشه مادرشوهرم اومد دید گفت حالت بده پدرشوهرم بیدار کرد بردن دکتر یواشکی بدون اینکه شوهرمو از خواب بیدار کنن خودم نزاشتم آخه وقتی میبینه درد دارم به جنون میرسه اونم برام دیاز پام نوشت بدنم نسبت اروم شده ولی خوب خوابم نمیبره همش کابوس میبینم بنظرتون به دکتره فردا بگم این چه وضعشه قرار بود منو به کشتن بدی
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
یا خدا حالم خیلی بد بود نزدیک بود بمیرم دستم چپ شده بود میلرزید تب میومد میرفت سرم سنگینی میکرد میارزید انگار داشتم سکته میکردم فلج میخواستم بشم دیاز پامه آرومم کرد
عزیزم تاپیکات رو گاهی میخونم،به نظرم تو بیشتر از اینکه مشکل جسمی داشته باشه مشکل روحی و افسردگی داری،سعی کن اون رو درمان کنی
😡وقتی مخاطبم تو نیستی ،تحت هیچ شرایطی ریپلای نکن که بخوای افکار پوسیده خودت رو به زور تو مغز من بچپونی،چون اینقدر لجباز هستم که تا ته دنیا باهات کل کل کنم،حتی اگر به قیمت حذف کاربری جفتمون تموم شه..پس وقتی جوابمو بده که فقط مخاطب حرفم تویی.تاماااااام😡
اگه با میکروست برات زدن آنتی بیوتیک بوده و آنتی بیوتیک آدمو داغ میکنه و خیلی عوارض ديگه شایدم ...
اره گفت من اینو از توی مطب اوردم سرم من خیلی بزرگتر بود پلاستیکی بود این یه مدل دیگه بود لعنت بهشون دهشت بهم تشنج میومد سرم قفل کرده بود با دستام میلرزید عرق سزد میومد با تبولرز