2737
2739

دیروز با دخترم تو خیابون راه میرفتیم 

یه پسر بچه هم سن و سال دختر من حدودا چهار ساله با واکر چرخ دار داشت ب سختی راه میرفت .

قیافه ترسناکی هم داشت 

معلول جسمی و ذهنی بود 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

ای بابا 😞

خدایا دنیایت جایِ قشنگی نیست ، کاش به قلبم میدادی دستورِ ایست..........🖤™️                                                                                                      مهیار..........🖤™️
2728

برگشتنی دیدم رو یه نیمکت نشستن مامانش چند تا تی تاپ و آب میوه خریده بود 

یه دونه تی تاپ داد دست دختر من 

یه دفعه دیدم پسره بلند شد به سختی ک راه میرفت یه پاشو اینور میکوبید یه پاشو اونور میکوبید ک بتونه راه بره دنبال دختر من میکرد که تی تاپو ازش بگیره 

سر و صدا میکرد دستاشو تو هوا گرفته بود و سعی داشت با سرعت بیاد ک تی تاپو بگیره 

منم وحشت کرده بودم دنبال دخترم میرفتم ک از دستش بگیرم تی تاپو . دختر منم میدویید که تی تاپو ازش نگیرم 

یه نگاهم ب دخترم یه نگاهم ب اون بچه که نرسه به من یا دختزم از بس ازش میترسیدم 🥺


2738
نمی‌ترسم فقط دلم میسوزه

من وقتی بیان سمتم وحشت میکنم 

مثل دیروز 

یا مثلا بچع که بودم یه بچه معلول اومد سمتم تو راه پله منم نمبتونستم در برم 

ه ی چ وقت یادم نمیره چه قدر وحشت کرده بودم

به زور تی تاپو از دخترم گرفتم با فاصله و با ترس دادم بهش باز دخترم زد زیر گریه که تی تاپ میخوام 

مامان پسره خودشو رسوند یه تی تاپ دیگه داد ب دخترم ک باز پسره دید تی تاپ داده مامانش با یه حالتی زد زیر گریه خودشو انداخت زمین مامانش بلندش کرد باز دوباره اومد سمت ما که من تو این فاصله فقط از دست دخترم ک ب زور چسبیده بود ب تی تاپه ، کندم و دادم دست مامانش و دخترمو کشوندم و بردم اونور خیابون 

خیلی ترسیده بودم 

حالم خرااااااب شده بود 

از ذهنمم پاک نمیشه از بس حالم حرابه

اگه بتونید دیدتون رو به اون بنده خدا ها عوض کنید خیلی خوب میشه

آره واقعا 

جز اینکه حال خودم خراب میشه هیچ تاثیر دیگه ای نداره 



صحنه دیروز درگیرم کرده وقتی یادم میاد چجوری دنبالمون کرده بود حالم خیلی بد میشه 🤕

منم ناراحت میشم ایشالا خداهیچ بچه ای رومریض نکنه

واقعا کاش خدا همه مریض ها رو شفا بده 

دیروز برای ی مسئله مالی کوچیکی فکرم درگیر بود ک فورا ب این مورد برخوردم 

گفتم خدایا این مادرا چی میکشن؟؟؟؟؟ حاضرن تماااام زندگیشونو بدن اما بچشون سالم باشه . 

همش فکرم درگیر بچه های معلول و مادراشونه 

اینا فرشته هستن خیلی هم دوستشون دارم آزاری ندارن ونه میترسم نه حالم بد میشه 


چه طرز فکر قشنگی 


من با ترس و حساسبتم خودمو بهم میریزم فقط 

تا مدتهااااا درگیره ذهنم 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز