خیلی دوسم داره ها ولی گاهی حرصمو در میاره
بابا مامان من کار داره وقت نداره بیشتر خوراکیای خونگی درست کنه منظورم ترشی و کمپوت و لواشک و اینجور چیزاس
بعد منم کمپوت خونگی خیلی دوس دارم دیروز دوست مامانم یه شیشه واسم کمپوت خونگی آورده داده همشو داداشم خورده یدونه هم نذاشته برا من
منم اعصابم خرد شد گفتم اونو برا شما نیاورده بود که میدونین بخاطر کمپوت نه ها خیلی کفریم کرده با این کاراش
سر صبی بعد اینکه داداشم خورده منو صدا چرا نمیای صبونت سرد شد اخه رفتم دیدم ته مونده تخم مرغیه ک داداشم خورده یکمش مونده اونم یخ کرده😒