ترو خدا دلداریم بدین اروم بشم
کلی هزینه کردم برا عروسی داداشم بردمش ارایشگاه
گرفت کشید همه رو کند تو کل مراسم فقط جیغ میزد ازم اویزیون بود ابرومو تو تالار برد
همه بهمون یجوری نگاه میکردن
ی بچه ای رو تصور کنید که با موهای شلخته از ته دل جیغ بزنه گریه کنه نذاره تز جات تکون بخوری لباسشم پاره پاره کرد
یک عکس نتونستیم اون شب بگیریم
شبی که دیگه تکرار نمیشه
ازش زده شدم اصلا دلم نمیخاد نگاش کنم بدم میاد ازش