این همه مادر و عشق مادری و محبت میکنن چرا هیچ ب ما نرسید ما چ گناهی جلو خدا داشتیم ک اینجور شد
شب تا صب رو سرم فریاد میزنه نمیتونم تحملش کنم میخوام از خونه پرتش کنم بیرون ی عوضیه کامله
ی دستی رو سر ما تو عمرش نکشید میره برا خواهراش لباس و کفش میگیره بعد برا من ی چیزی بگیره میره از بابام به خدا قسم به جون خواهرم کلی بیش تر پول میگیره بعد بابام رو سر من منت میزاره
مثلا امروز از بابام ۳۰۰ هزار پول گرفته ک برا دخترت کتاب خریدم حالا من هیچ کتابی نخریدم
بعد بابام با من دعوا میکنه بعد مامانم پول ها رو میره میده خانوادش
میخوام ازدواج کنم تحمل تحقیر ها و این بی علاقگی پدر و مادرم ب خودمم ندارم این قدر بد رفتار میکنن با من اینقدر بد دیگ تحمل ندارم
ن خواهری دارم ن برادری تو ی خونه با این ها گیر افتادم دیگ تحمل ندارم نمیکشم