من خودم بگم یادم نیست🤣
خواستم بگم گاز گفتم گوز تنهاترین سوتیم بود ولی خیلی ضایع بود
در پارک نشیته بودم لاتی
یهو کاشف به عمل اومد شلوارم از شرق تا غرب جر خورده
مو قع لب گرفتن کادر شوهرم اومد تو
خاستم بگم کیارش بیارین برام
ولی الف کیارش نزاشتع بودم
اونم تو گروه خانوادگی🥴
تو فامیل نشسته بودیم
جرئت حقیقت بود گفتن کیرو تو جمع دوست داری خواستم بگم ماهان
گفتم مامان و همین ی کلمه نجاتم داد چون مامانم پشت سرم بود
سوتیم شد نجاتم
ما با دوستاي همسرم و خودم رفت و امد داريم و خيلي صميمي هستيم
خانم دوست همسرم يبار گفت حامد وقتي عصبي ميشه ميكوبه ب دَر و يبار پاش رفت توو در
سر موضوعي همه باهم بوديم عصبي شد من گفتم دَر بيارم پاتو بكني توش؟
خوودم اصلا متوجه معنيش نشدم يهو همسرم تركيد از خنده تازه فهميدم چي گفتم😩
توامازدای بزرگی بودیم ک دوربین داشت منم همون موقع پری شدم گفتم دیگه نرم تادستشویی هاببینم و برگردم دوربودرفتم یه گوشه ک شلوارم بکش پاین هنوک دکمه شلواروبازکردم دوربین بالاسرمودیدم اینقدخندیدم خوب بودفهمیدم وگرنه سوژه اینستامیشدم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
