حدود یساله باهمیم تا بحال دعوا نکرده بودیم اصلا خیلی همو دوست داریم به نظرم اخترام میزاره همیشه و هر چی بگم گوش میده ولی دیروز گفت میشه پنج دقیقع دم در ببینمت و گفتم که خانواده نمیزارن و .. بحثمون بالا گرفت اول قهر کرد بعدم خیلی عصبی شد گفت اصلا من میخوام برم یه شهر دیگه کلا هم نیسم من که علاف تو نیسم هر وقت تو بخوای بیام و من بخوام نیای و ...بعد شدت گرفت گف اصلا ما بدرد هم نمیخوریم پسر خوب برات زیاد هس منم واقعا تو شوک بودم که چش شده بعد دیگه معذرت خواهی کرد گفت عصبی بودم ولی من دلم صاف نشد.