2737
2734
عنوان

دیشب شوهرم گفت بابات تو دوران عقد به من گفته چرا هر روز اینجایی

| مشاهده متن کامل بحث + 1618 بازدید | 23 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

نزار خونوادشو ببره. خودشون برن. ماشاالله مادرشوهرت دومتر زبون داره . یعنی چی اخه من تعجب میکنم مرد ...

اون مطلقا طرف مادرش اما از وقتی از طبقه باهاشون اومدیم کمی بهتر شده و اینکه دوتا بچه دارم الان خیلی جرات نمیکنن مثل قدیمها حرف بزنن ولی گاهی تیکه میپرونن

داشت مثلا بهم میگفت پدرت هم کم به من حرف نزده

بد نگفته پدرت کسی که می خواد زنش رو هر روز ببینه باید دستش رو بگیره ببره خونه خودش. 

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.
2731
بد نگفته پدرت کسی که می خواد زنش رو هر روز ببینه باید دستش رو بگیره ببره خونه خودش. 

منم همینو بهش گفتم گفتم بسکه عقدمون طولانی شد مادرت برا دختر خودش عقد بستگی طولانی نمی‌خواست هی میگفت عروسی موقع ما ولی پدر مادر من میگفتن اینطور تیکه می‌پروند

منم همینو بهش گفتم گفتم بسکه عقدمون طولانی شد مادرت برا دختر خودش عقد بستگی طولانی نمی‌خواست هی میگف ...

اسی مردا همینن

من همسرم یک هفته ما رو تو شهر غریب آن انداخته رفته بعد اومده بهش گفتم آره خواهر برادران یکی به ما زنگ نزد که چطورین تو غربت یا همون زن داداشم که برای همه حکم دایه ی بهتر از مادر رو داره 

برگشت گفت تو زنگ میزدی


2738
نه دیشب سر مشهد رفتن شد بهم گفت اگه تو موافق نباشی کلا نمیریم منم الان دودلم نمیدونم چکار کنم

یبار به حرف شون گوش نده بجاش با شوهرت و بچه هات برو شمال یا مسافرتی خودتون باهم ، اگه هر سری هرچیزی که میگن رو گوش کنی فکر میکنن از شون میترسی و هرچی دلشون خواست بهت میگن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز