نمیدونم فلانے،،،،،، هی پیام میدی برگرد دلم تنگته هی میگی ب خاطر من ک نہ فقد ب خاطر دخترمون بیا این دفہ رو
هی خواهش میکنی ک بیا ـ میدونی من ناامیدم ازت
دیگہ دل رمق برگشتو ندارمــ نمیدونم حس دلتنگی چرا نمیاد سراغم ـــاین یعنی من بزرگ شدم ۲۳ سالمه ولی پیر شدم دلم سنگ شده ــب خاطر اخلاق رفتارت ، ب خاطر رفیق بازی هات ب خاطر بی توجه هی ب خاطر سرزنش ب خاطر تنهای شبانه
میگما یادت میاد من تنها میزاشتے شبانه با دخترم تنها بودم اینقدر گریہ میکردم 😭دلم آغوشتو میحاست اما تو نبودی تو ولگرد دوستات بودی
آهای اقا الان مدام در فکر برگشت منی ولی یادته میگعتی فقد از زندگیم بروووو من رفتم تا ابد
ولی دو ماه نشد پیام دادی برگرد خیلے خجالت اوره ک سرنوشت یہ خانوم خراب بشه خودم میدونی لایقت منو نداری والا خودت گفتے من قدرتو نمیفهمممم ک دیگه هم شاید ندونم این بدون خداے هم وحود داره من اون ادم سابق نیستم
هی پیام میدی ک دلم تنگہ بیام دنبالت هر چقدر هم بگی اعتمادی ازت ندارم ولی امان از دل من ک سنگ شد زیر آزار تو نمیبخشمتـــ ای مرد 💔