داستان اینه همسرم چند شب پیش ازمن سراغ قرص سایوتیک گرفت کجا دارن گفتم کی میخاد گفت زن فلانی کارگرمون انگار لازمداره فلانی نتونسته پیدا کنه فکر کنم بخاطر مریضیشه گفتم قرص سقطه مریضی چیه گفت یعنی چی این هر ۳ ۴ ماه میاد دنبال این قرص میگرده گفتم اشتباه میکنی مگه نباته هی بندازه بالا سرکارت گذاشته یا شاید زده تو کار فروختن قرصا حتما رفته ازش پرسیده گفته اره هر ۳ ۴ ماه حامله میشه چون افت پلاکت داره باید سفط کنه و ما بچه نمیخایم ک شوهرم انقد عصبانی شده گفته مرتیکه خب اینهمه وسیله یعنی چی این همه سقط کردی گفته خانمش نمیتونه دارو بخوره و خودمم خوشمنمیاد از وسیله انقد جفتمون ناراحت شدیم از بیشوری این ادم ک حد نداره بیچاره زنش هر سری ک قرص میخوره ی هفته کارش ب بیمارستان میکشه🥺🥺🥺 مرد بیشور از عذاب جهنم بدتره 🥺
انگار خواسته لوله هاشو خانمه ببنده نزاشتن بخاطر سنش و از طرفی شوهرم گف خب خودت برو عمل کن گفته ک جی از مردی بیفتم انقد ک همسرم ناراحته خودمم بدتر نمیدونیم چجور بهش بفهمونیم گناهه کارش☹️😭