تو این چند سال هر چقدددد گفتم پس انداز کن نکرد همشو خرج مادر خواهرش کرد مادرش اینا فقیر نیستن ولی همیشه ما رو میچاپن نمیزارن یه نفس راحت بکشیم هر روز هر روز
دو ماهه صاحب خونه گفته بلند شو هر چقد میگردیم خونه نیس اوناییم که هستن بی نهایت گرونن رهن هاشون
امشب دیگه واقعا کم اوردم
حالت غم و غصه و بغض و جنگ گرفتم در حالی که اصلا دلم نمیخواد با پر کردنش خودمو خالی کنم
چیکار کنم...
بگو بره ازمادرش بگیره لااقل به عنوان قرض
وقتی اومدن خواستگاری خواهرش گف خونه داره
بعد فهمیدم خونه نداره و در واقع هیچی نداره ماشین هم نداشت
با پول وام ازدواج و قرض عروسی کردیم رفتیم مستاجری
خواهرشو نفرین کنم که دروغ گف مادرشو نفرین کنم که همیشه جیبامونو خالی کرد از بچگی ۱۵ سالگی شوهرم کار کرده همشو چاپیدن
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
فکرنکن،تو چیکارداری،شوهرت باید به فکر باشه..بهش بگو برو از مامانت قرض کن،این همه خرج شون کردی الان کمکت کنن،بامهربانی بگو
حرصتو قورت نده اگه دلت گریه میخواد گریه کن امیدوارم مشکلت زود حل شه
هیچی، میگذره غصه نخور
من خودم می‌نويسم آروم میشم
امتحان کن
حق داری
غصه نخور بزار شوهرت بمونه تو فشار تا عقلش بیاد سرجاش
اتفاقا هیچموقع سعی نکنید حرص و ناراحتیتون رو بریزید تو خودتون چون همه ی اینا میشه عقده یا زمینه ناراحتی و بیماریای جسمی و روحی رو فراهم میکنه
حتما درمورد ناراحتیتون بنویسید و اونو هر جور دوست دارید خط خطی کنید یا بسوزونید یا پاک کنید
یا اینکه برید یه جایی که کسی نیست و فریاد بزنید
یا محکم به بالشتتون ضربه بزنید خلاصه که یه جوری که نه به شما نه به اطرافیانتون صدمه ای برسه حرصتون رو خالی کنید..نذارید این انرژی منفی درونتون بمونه و از درون تخریبتون کنه عزیزم
