مادرشوهرم میگم زنموی شوهرم بهم پیام داد حالمو پرسید منم گفتم خوبم گفتم شوهرمو بابا رفتن دکتر ساعت ۱۱شب اینا میان که اونم گفت تا کی اینجایی کفتم فردا میرم خونمون که گفت میخوام بیام اونجا خونه مادرشوهرم اینا گفتم بیا به مادرشوهرم هم گفتم عمو اینا میان خونتون که باز قیافشو بیشتر ترش کرد منم رفتم هودیمو پوشیدم بلنده با شلوار مشکیم یه شال سرم کردم برگشته میگه مادرشوهرم با لحن بد برو لباست عوض کن بابا زشته اینجوری جلوی مهمونا با لباس باز 😐میگه برو مانتو بپوش با شلوار دمپای گشادت
اون زن عمو میخواد بره خونه کسی چرا به تو پیام میده خو باید به صابخونه خبر بده دیگه🙄،بعدم بیخیال برو لباستو عوض کن ،حوصله داریا
خدا تو دستمو بگیری،شاید به مو برسه ولی پاره نمیشه/قسمتی از دلنوشته میرزا تقی خان امیرکبیر در شب قدر:خدا،امیر تویی،کبیر تویی،تقی همون شاگرد آشپزه،تو راه رو بهم نشون بده .../ کار خوبه خدا درست کنه،سلطان محمود کیه( اینو سرچ کنید)/خدا هر کی که این امضا رو میخونه حس خوشبختی رو بهش اعطا کن
میتونی جرو بحثم بکنی ولی جز اعصاب خوردی نتیجه ای نداره
میخوام بهت بگم....همینکه تو قوی هستی کافیه تا ب هر چی ک تو دلتِ برسی... آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.... "قسم ب لحظه ای ک زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو ب خواستت میرسونه...."
مادرشوهدمنم یه بارگفت ولی ناراحت نشدم رفتم لباسمو عوض کردم.خیلی حساسید
سنش کمه
میخوام بهت بگم....همینکه تو قوی هستی کافیه تا ب هر چی ک تو دلتِ برسی... آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.... "قسم ب لحظه ای ک زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو ب خواستت میرسونه...."
همه چیو به سن ربط میدید اگه مادرشوهر شماهم همش قبافشو ترش میکرد همش شوهرتو پر میکرد کتکت بزنه باهات دعوا کنه به رنگ موت لباست گیر بده خونه بخواید بخرید نزاره بره ببینی تحمل نمیکردید
میخوام بهت بگم....همینکه تو قوی هستی کافیه تا ب هر چی ک تو دلتِ برسی... آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.... "قسم ب لحظه ای ک زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو ب خواستت میرسونه...."