دوران نامزدیم بود
البته جدا شدم قبل عقد خداراشکر
هروز که میگذشت به غلط کردن میفتادم
خودم عاشقش شدم اول خودم به زور خانوادمو راضی کردم اما دوران نامزدی ریز شدم رو صحبت کردنش هیز بودنش دروغ گفتنش سواد افتضاحش(سیکل بود اما در حد اول ابتداییم سرش نمیشد) نمیدونست زوج و فرد چی هست اصن املای افتضاح انگلیسی الفباش هم بلد نبود
سوادش در حد خواندن نوشتن بود
من خودم مهندس معماریم
قدش کوتاه بود البته هم قد بودیم من 175قدم اما خیلی ریز نقش من دختر ریر نقشی نیستم
خسیس هم بود تو دوران نامزدی ی رستوران نرفتیم همیشه ی سیب زمینی کوچیک میخرید با آب معدنی دوتایی میخوردیم 😑
خونشون جای افتضاح شهرمون ما خودمون جای خوب شهر میشینیم
میگفت پول طلا و سرویس و مراسم عروسی ندارم
سکه هم 114تا گفتیم گفت باید 14تاش کنی😑
اصلا حرف زدن بلد نبود این بشر مثلا میومد خونمون بابام باهاش صحبت میکرد فقط لبخند میزد😂
بعد ما کوردیم (کرمانشاه) یه کلمه کلمه کردی میگفت ی کلمه فارسی
مثلا ما به شب میگیم شُو
میگفت شو یلدا میام خونتون😂🤦♀️
خیلیم کثیف بود همیشه دهنش بوی گند میداد
بوی عرق و...
یه روز جرات یافتم به خانوادم گفتم پشیمون شدم غلط کردم تروخدا بهم بزنید نامزدی رو