از اشناهای دوره مون هستند....
پدره خییلی پیره شاید۷۰سالش باشه😭
کمرش خم شده خیییلی ادم زخمتکش و کارکنی بوده
فقطم هرچی کار کرده داده به۳تا پسرش ک بتونن تو شهر برای خودشون خونه و بهترین ماشین رو بخرن......
یبار از تراکتور افتاده بود زمین کمرش شکسته بودزنگ زدن به پسراش ک بیان ببرنش دکتر ولی گفتن بما ربطی نداره.....
برای همون دیگه کمر باباشون صاف نشد......
خییییلی تنهاس....
زنش فوت شده....
فک و فامیلاشم اومدن شهر....
گاهی فقط همسایه هاش میان غذا میپزن براش....
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
دلم براش کبابه
خیلی مرد مظلوم و مهربونیه.......
وقتیدخانوما حرف میزنن سرشو میندازه پایین و با لبخند مهربون جوابشونو میده.....
من خودم پدر بزرگ ندارم😣😣😣
کاش نزدیکم بود بهش میرسیدم خودم🥺🥺
خیلی گناه داره...
خیلی تنهاس
خدا بچهاشو لعنت کنه......
پرو ها زنگ زده بودند میگفتند بازم برامون پول بفرست🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺
الان همش فکرم پیش اونه
هر لحظه میگم خدایا یعنی غذا خورده؟
ینی تونسته بره حموم؟
خدیا تو زمستون قراره کی بهش برسه
دارم دیوونه میشم😭😭😭😭😭😭