ناراحته سومین بچش میخاست بیادبعدمن سقط کرده بودم زنگ زدم طبق رسم که بهش تبریک بگم
چنان دلم روشکست که سالهاست غصه میخورم حالابچه اش یکسال ونیمه شه وبزرگاش بااین فاصله سنی ندارن زیاد
دیروزشوهرش رودیدم گفت گرفتاریم بخدا خیلی اذیتیم و...
همون خانمه هم پروفایل گذاشته خدایا چکارکنم اذیتم بعدعکس چندتابچه گذاشته
یادوقتی افتادم که باپزدادن بارداریش چقددل منوشکستن
نگیدپزنداده تصوراتته ..من میدونم پزدادچون عادتشه همه میدونن بقیه که حامله شدن نه پزدادن نه دل شکستن