2410
2553
عنوان

مرگ خواستگار

270 بازدید | 11 پست

من چندین سال پیش یه خواستگار داشتم که پسر دختر خاله مامانم بود.چندین بار اومدن خواستگاری اما قبول نکردیم به دلایل مختلف...تا اینکه چند روز قبل تصادف کرد و امروز فوت شد.هنوز مجرد بود...من خیلی متاثر شدم و رفتم با مادرم و خواهرم خونه شون برای تسلیت.مادرش با عصبانیت منو هول داد و گفت اگه پسرمو قبول میکردی ناکام نمی‌رفت و ممکن بود اصن نمیره و از این حرفا...من خیلی ناراحت شدم ولی هیچی نگفتم چون میدونستم که اون از روی سوز دلش و ناراحتی شدید همچین کاری کرد.اومدیم خونه مامانم گفت خب راست میگه!!! چی کم داشت قبول نکردی شدی زن یه غریبه آسمون جل و...خیلی به همسرم توهین کرد با اینکه همسرم آدم خوبیه .ضعف های هم داره مثل همه مردان ولی آدم بدی نیست.من اومدم خونه ولی نمی‌دونم چرا عذاب وجدان دارم...بابت اون پسر.از طرفی هم از حرفای مامانم ناراحتم.بچه ها واقعا اگه من اونو قبول میکردم ممکن بود سرنوشتش عوض شه؟ ممکن بود نمیره؟ خیلی به هم ریختم بابت مرگش.اخه همون موقع ها که خواستگارم بود خودش خیلی تلاش کرد راضیم کنه چندین بار اومد در خونه باهام حرف بزنه ولی من اصلا راضی نشدم ...خیلی عذاب وجدان دارم و بی خواب شدم 

خواستم درد و دل کنم بچه ها.😔




ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

سرنوشتش که قطعا عوض میشد ولی ممکن بود بازم تو همین سن فوت کنه.تو مقصر  زندگی بقیه نیستی ناراحت نباش .

نویسنده ها عشق را بزک کرده اند، زشت و زیبا کرده اند،به ان صورت داده اند. هوگو میگوید:بسیاری ادم ها اگر عشق را در داستان ها نخوانده بودند هرگز عاشق نمی شدند./ کاش میشد جایی در پس کوچه های این شهرِشلوغ تورا یافت…مثلا یک عصر دلنشنینِ بهاری، درکافه ای مشرف به رودخانه،هنگام خوردن قهوه ای تلخ چشم در چشم شویم../ یاالله احلامنا بین یدیک.. فحققنا   
2456

کاسه عمرش ب پایان رسیده اگ زنشم میشدی بازم تو همین سن فوت میشد مرگ دست خداس فکرتو درگیر نکن

کاربراقام ب هیچ عنوان درخاست دوستی ندین ممنونم...روزگارم رو اگریک روز نقاشی کنم یک قفس باخاطرات یک قناری میکشم...
2714

وااا خود مامانه کلی کار میتونسته انجام نده که اون اتفاق برای بچه ش نیفته، یه ساعت زودتر بیدارش کنه، ۲۰ دقیقه دیرتر راهییش کنه، ده دقیقه زودتر غذاش رو بده ، اون روز برن با پسرش خونه فلان خاله و ..... تا اون اتفاق در اون زمان خاص نیفته. کل زندگی با مادرش بوده، حالا بابت چند جلسه خواستگاری که شما رو دیده سرنوشتش محتوم شده ؟ 

خدا بیامرز از اون دنیا به حرفهای مامانش میخنده

فقط بگم شانس آوردی قبول نکردی وگرنه میخواستی با این مادرشوهر عفریته چطوری سر کنی؟ عروسش نیستی و تورو مقصر میدونه وای به روزی که عروسش میشدی مرگ دست خداست تو چیکاره بودی که اینطوری باتو رفتار کرده؟

فيزيك بعدها ثابت ميكند در روزهاى بارانى جاى خالى آدمها "بزرگتر" ميشود 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687