2733
2734
عنوان

کیا رشتشون کامپیوتر بوده؟

907 بازدید | 45 پست

راضی هستید؟ 

آینده شغلیش چطوره؟ 

از تجربی تغییر رشته بدم به کامپیوتر؟  دوتاشو به یه اندازه دوست دارم

راستی مشاور خوب سراغ دارید؟ 

من بودم..هیچ وخت کامپیوتر مثه تجربی بازارکار نداره.

توی برنامه نویسی کامپیوتر میمونی..من دوستام همه مخ بودن توی برنامه نوشتن الان لیسانس گرفتن گذاشتن تو کوزه..تجربه خیلییی بازارکار داره

💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
پس اینهمه آگهی استخدام برنامه نویس چیه؟

باید خیلی خیلی مخ باشی ک ب اونجایی برسی که بری برای شرکتا برنامه نویسی کنی..تو دانشگاه کلا رشته برنامع نویسی بودم الان همکلاسیام میبینم همه توبازار و شهرداری و اینا مشغولن هرکی ب یه کاری که مربوط ب شغلش نیس مشغوله..دوستامم که مخش بودن الان یکیشون نقاشی میکشه یکیش شرکت بیمه کارمیکنه

💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم
من بودم..هیچ وخت کامپیوتر مثه تجربی بازارکار نداره. توی برنامه نویسی کامپیوتر میمونی..من دوستام همه ...

یعنی تغییر رشته ندم؟ 

درسته تجربی بازار کار داره ولی سخته خب... الان چندتا از اقوام من درسشون عالی بود چقدر منابع خوب وکلاس کنکور و مدرسه نمونه دولتی و تیزهوشان میرفتن اخرش پرستاری آزاد وبهداشت اوردن

من که جای خود دارم

2738
کدوم دانشگاه بودین؟؟

من علمی کاربردی.ولی دوستام دولتی

💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم

دوست عزیز من خودم دانشجو کامپیوتر هستم .

چند تا نکته هست .

ببین من واقعا ریاضیات و فیزیک رو دوست داشتم واسه همین اومدم رشته ریاضی . 

بعدش هم اومدم کامپیوتر.

نکته قابل توجه اینه که کامپیوتر یک سری مباحث پیچیده داره که درکش تجربه میخواد یعنی شما نمیتونی یه ساله پروفسور بشی .

لازمه حوصله به خرج بدی همون حوصله ای رو میخواد که یه جراح مغز سر عمل جراحی میخواد .

اگه علاقه داری به برنامه نویسی برو خودت یاد بگیر 

دانشگاه نه توش درست حسابی برنامه نویسی یاد میدن نه تو رو مهندس واقعی می‌کنه 

درنتیجه من که الان پشیمونم عین چی 

خودم رتبم عالی بود 

روزانه درس میخونم 

اما پشیمونم 

پیشنهاد میکنم قبل از این که وارد رشته کامپیوتر بشی 

بری سر کلاس های برنامه نویسی تا ببینی خوشت میاد یا خیر .


باید خیلی خیلی مخ باشی ک ب اونجایی برسی که بری برای شرکتا برنامه نویسی کنی..تو دانشگاه کلا رشته برنا ...

شما خودتون کامپیوتر خوندید ؟! 

من الان وسط کار پشیمون شدم 

فهمیدم خیلی به برنامه نویسی علاقه ندارم و قصد تغییر رشته دارم ‌.

شما چه رشته ای رو پیشنهاد میکنید بین فنی مهندسی ها؟


شما خودتون کامپیوتر خوندید ؟!  من الان وسط کار پشیمون شدم  فهمیدم خیلی به برنامه نویسی ع ...

بخدا من نمیدونم فقط میدونم آی تی وسخت افزارم همینه ..فقط میتونم بگم برنامه نویسی از ریاضی فیزیکم سختتره .لامصب همه وسط راه عقب میکشن

💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم

دوستان راست میگن استارتر، من هم کامپیوتر خوندم به شدت پشیمون الان بیکار، الان تجربی از همه رشته ها بهتره، برا من کسی نبود بگه ، ولی شما گوش کن، اصلا سمتش نرو که جز بی کارترین رشته هاس، رشته ی خوبیه ها ولی نه نو ایران

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز