از خاطرات اولین پریودی و برخورد خانواده میگفتن من ۲۰ ساله تو دلمه که بگم
مامانم تا فهمید هیچ اگاهی نداد یه نوار داد و تموم شبم خواستم برم مسجد بعد که اماده شدم خواهرم گفت نمیتونی باید ادای روزه دارارو در میوردم دل درد داشتم دریغ از دوا درمونی اصلا مامانم رعایت نمیکرد حالمو ازم کار سنگینم میکشید یه بارم نازمو نکشید همیشه هم برای تهیه پد مشکل داشتم مامانم نمی خرید