2703
2553
عنوان

زیرپام خالیه روبه روم هیچ......

1209 بازدید | 54 پست

خیلی خسته م ،تمام توانم رفته بمیرم واسه بچه تو شکمم ،از اول بارداریم بااسترس شدیدبود که افسردگی حادگرفتم،الان۳۳هفته م فک کردم دیگه آخرشه یه کم کمتراذیت میشم اما امروز برای چندمین بارترشح داشتم وشک کردم به نشتی ولی راستش میترسم برم زایشگاه بدتربترسونتم بگه برو سونو وتست آمینوشور شهرمون این چیزا رونداره بایدبرم شهرستان دیگه بس هزینه دکترودارو دادم کمر خودمو شوهرم شکست😭خیلی تنهاییم آخه میگم خدایا کاش یا شرایطش بود یاحاملگیم اینطوری پرریسک نبود،شوهرم که دوره ازم کاش حداقل حقوقش خوب بود میتونستم اینجورموقعها سریع برم دکتروسونو اما متاسفانه😞😞

..........

خدایا از اولش جیگرم خون شد بخدا دیگه نمیتونم حتی بخابم الان۷ماه یه تیکه استراحت مطلقم پوستم نازک شده ده دیقه یه طرفش میخابم قرمززز میشه ومیسوزه نه میتونم بلندشم نه میتونم بشینم باشه اینا باشه اما این استرسها امروز گفتم به چیزی فک نمیکنم تایه ذره بچم نفس بکشه اینهمه استرس تحمل نکنه باز اینطوری شد،دورم پر از آدمه اما هرکی به فکرخودشه گله ای نیس روزگار همینه نمیشه از کسی توقع داشت اما خدایا....

..........

عزیزم میدونم سخته ولی چاره ای نیست اگه کیسه اب باشه بچت بزرگه میشه دنیا بیاد یا اصلا با مراقبت  تا اخر بارداری رو طی کنی ان شاءالله  هیچی نیس 

البته اینم بگم ها ترشح از هفته ۳۲به بعد کمی بیشتر از قبل میشه ولی بازم  یه دکتر برو

من با تو و دخترام ،خوشبخت ترینم 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خدایا از تو هم توقع نکنم؟ از. اولش التماست دارم میکنم اما یه نگاه فقط یه نگاه نمیندازی،بمیرم برا شوهرم زنگ زد اما دیگه نتونستم بهش بگم چیشده هرچی گفت صدات گرفته س گفتم نه دستش خالیه راهش خیلی دوره کاری از دستش برنمیاد

..........
2720
عزیزم میدونم سخته ولی چاره ای نیست اگه کیسه اب باشه بچت بزرگه میشه دنیا بیاد یا اصلا با مراقبت   ...

عزیزم اینجا دکتر نیست بخامم برم شهر کلی کرایه تاکسی وسونو ومتاسفانه انقدخرج کردم دیگه نمیشه😔کاش حداقل توشهری بودم که دکتربود یا کاش حداقل پولشو داشتیم حالا که شوهرم نیس یاکاش حداقل دلسوز داشتم یا کاش حداقل شوهرم اینجابود😭😭خیلی خسته م خیلی

..........

خانم این فکرا و روحیات سعی کن از ذهنت بکن بیرون این بچه اگه مشکل دار و بیمار بدنیا بیاد به خاطر روحیه خرابت و بی پولی و دلسوزیت برا شوهرت و... بدبختیت ده هزار برابر میشه سلامتی بچه شوخی بردار نیست

بمیرم واسه دلم که الان فقط باید صبرکنم ومنتظربمونم که ببینم چه اتفاقی میفته،بمیرم واسه این بچه،بمیرم واسه شوهرم که فک میکنه الان همه چی خوبه بمیرم واسه خودم که خواهرشوهرم گفت یه سرمیرم خونه بابام باخواهرت حتمابرو زایشگاه بمیرم واسه دلم که خواهرم گفت من دارم میرم صحرا حتما یه سربروزایشگاه بمیرم واسه چشمام که خشکیدولی آروم نمیگیره بمیرم واسه بچم که داره تقلا میکنه

..........
2714

عزیزم منم همش استرس این کیسه آب رو داشتم و سر همین وسواسم دوروز بیمارستان خودم رو بستری کردم چون فکر میکردم کیسه آبم سوراخه اما همش وسواس و استرس الکی بود 

آب کیسه آب فرق داره و خیلی‌ گرمه و مدام مثل جریان آب ازت می‌ریزه و خیلی خیلی زیاده خیالت راحت باشه چون اگه از کیسه آبت باشه خودت زود میفهمی 

من همه‌ی اینا رو تجربه کردم که بهت میگم

زنداداشم مثل تو بود اونم استراحت مطلق بود خیلی اذیت شد هم از نظر روحی روانی هم جسمی خیلی درد داشت خونریزی داشت  یعنی یه پلاستیک قرص پیشش بود ولی با کمک خدا اون دوره رو گذروند ولان خدارو شکر یه دختر داره صبرو تحملت زیاد کن مطمعن باش خدا کمکت میکنه به خدا منم برادرم کارگر بود هیچی  نداشتن حتی لباس بارداری هم نخرید اون قدر دستشون تنگ بود .بعضی چیزا تو بارداری واقعا طبییعی هست کلنیک اینجا هم میتونی بپرسی .🌷

عاشق قلب ابی هستم  💙💙💙
کاش وقتی انقد وضعیت مالیتون بده بچه دار نمیشدی🤦‍♀😐

وضع مالی که همیشه یه جور نیس 😔 اما من فک نمیکردم اینهمه خرجم شه هیچکه دورم اینطوری نبوده خدامیدونه چقدر خرج کردم اگه حاملگیم مثل آدم بود ازپسش برمیومدیم😭😭شوهرم بیچاره حتی ازخوابش زده تا بتونیم بچه دارشیم اما خدا خواست حاملگی من اینطوری باشه من تقریبا ماهی یک ونیم دارم میدم دکترودارو اونم بدون سونو حالا این بین سونو هم بوده کمرمون شکست هیچکی دوروبرم انقدخرج نکرد،شانس من بیچاره بود😔😔

..........
عزیزم اینجا دکتر نیست بخامم برم شهر کلی کرایه تاکسی وسونو ومتاسفانه انقدخرج کردم دیگه نمیشه😔کاش حدا ...

عزیزم منم دقیقا شرایطم مثه شما حتی خییییلی بدتر

از ۴ماهگی تا ۳۷هفته استراحت مطلق هروزززز دکتر اونم شهر خودم نبود دو س ساعت فاصله داشتم

دوقلو باردار بودم ی روز میگفتن سر پسرت بزرگه ی روز میگفتن دخترت رشدش کمه باید سقط بشه ی روز میگفتن دهانه رحمت بازه ی روز میگفتن بارداریت خیلی پرخطره بخدا اینقد تو بارداریم وزایمانم اذیت شدم ک متنفر شدم از بارداری دیگه بمیرمم بچه نمیارم

ماه اخرم فهمیدم پلاکت خونم پایینه دوهفته ای سی یو بودم موفع زایمانم خییییلی اذیت شدم از طرفیم خیییییلی خرج کردم همشم الکی بود شوهرمم بیکار بودم خیلی ناراحت میشدم مثه الان شما اما خداروشکر گذشت الان دوقلوهام۲۰ ماهشونه سالمن هیچ مشکلیم ندارن انشالله شما هم ب موقع زایمان میکنی پول بازم بدست میاد اصلا ناراحت نباش

خدایا از اولش جیگرم خون شد بخدا دیگه نمیتونم حتی بخابم الان۷ماه یه تیکه استراحت مطلقم پوستم نازک شده ...

میدونم چی میگی منم رحمم دوشاخه بود و استراحت مطلق بودم 

می‌دونم سخته اما میگذره به اون لحظه شیرینی که کوچولو ی نازت رو میزارن توی بغلت فکر کن و جنبه های خویش رو نگاه کن و اتفاقٱ تا میتونی بخواب و استراحت کن چون بعد از زایمان حسابی بیخوابی داری

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز