اون موقع ۷۰ سالمه اگر زنده باشم
وقتی به این روزهام فکر میکنم چی میاد تو ذهنم؟
از روزهایی که تو ماه آخر بارداریم بودم. از همه جا و حیلیا کشیدم. از روزایی که شوهرم سر دعوایی که خودش درست کرده بود دو شب نیومده بود. از روزهایی که هی افتادم و بلند شدم
برای کار خودم دست و پا زدم. برای سلامتی بچه توی شکمم دست و پا زدم... هی افتادم افتادم افتادم
ولی تلاش کردم کم نیارم
روزایی که وقت استراحتم بود ولی اندازه چند نفر کار کردم، زحمت کشیدم و تهش ....