امروز رفتیم خونه ی جاریم با شوهرم...چایی آورد نشستیم خوردیم بعد مادر شوهرم یهو گفت سارا جون(اسم جاریمه) چقدر خوش تیپ شدی نه مثل بعضیا که لباسای دهاتی پوشن.شوهرم گفت آره خیلی این لباسه بهش میاد،گفت ای کاش سارا رو می گرفتی،مریم(اسم منه)اصلا خوش تیپ نیست.(جاریم دختر عموی شوهرمه)
یهو اون لبخندی که همیشه داشتم افتاد، یعنی اینقدرررر به وضوح گفت.جاریم یه لبخند شیطانی زد
منم به خدا انقدر سارا و مادرشوهرم رو دوست داشتم اصلا به فکر این چیزا نبودم
هی هم شوهرم خیره شده بود به جارییممم😒😒داشتم می مردم از عصبانیت
اومدیم خونه رفتم تیپم رو دیدم بلههه من چقدر لباسام زشت بودن نه عطری نه ست کردن لباسی نه هارمونی هیچی نداشت لباسام
ولی بعد از این که مادرشوهرم اینو گفت به جاریم نگاه کردم دیدم چه قدر خوشتیپه واقعا
ترو خدا کمک کنید چه جوری خیلیی خوشتیپ بشم؟
دفعه ی بعدی من میزبانم.
خواهرانه کمک کنید.