بچه ها من طبقه بالا مادرشوهرمم .بچم ۹ماهشه یه لحظه ک مادرشوهرم بیاد دم درمون یا تو خیابون مادرشوهرمو ببینه میفته تو بغلش دیگه نمیاد بغل من هرررکار کنم نمیاد میچسبه بهش خیلی وابستش شده با اینکه خیلی خیلی کم بردمش پایین ولی خیلی وابسته اوناست.مادرشوهرمم کیف میکنه میگه تورو دوس نداره اما با لحن شوخی....دارم دق میکنم کسی درکم میکنه🥺🥺🥺🥺
بچه بزرگ شه خودش راهشو پیدا میکنه سخت نگیر
منم ناراحت میشدم
آره درک میکنم ولی بیخیال باش چون بچه اولته من الان دوتا بچه شدن از خدامه بچه هام برن باهاشون یکم استراحت کنم
کاملا طبیعیه دختر منم همینه بچه ها دوست دارن با غریبه ها بازی کنن. وقت غذا و خواب یادت می‌افته گیر نده
بگو نه مامان جان من خیلی دوست داره شمارو دیده دلتنگتون شده
این چه حرفیه میزنه اخه شوخیشم خوب نیست
من درکت میکنم هی کی میشه ما هن یه روزی طعم خوش زندکی بدون مادرشوهرو بچشیم شوهرامونو که گرفتن بچه مونم نمیزارن مال خودمون باشه
این عالیه و هیچ ایرادی نداره
این وابستگی یعنی بچه تون سالمه و هوش هیجانی و عاطفی داره
حساس شدید خیلی از بچه ۹ ماهه چه توقعی دارید بچه ها بزرگ بشن خودشون همه چیو درک میکنن
خب اگر همین برخورد رو با مادر خودتون میکرد بازم ناراحت میشدید؟
به نظرم زیاد حساس نشید بچه ست دیگه
هر جوریم که باشه بالاخره شما مادرشید
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
