من که یه سقط داشتم و بعدش زار میزدم که بچمو از دست دادم الان که بارداری سالمی دارم و خودمون خواستیم نمیدونم چم شده همش کفر میگم چون حالم بده حالت تهوع دارم سردرد دارم میگم به دنیا بیاد چطور میخام بزرگش کنم چطور از پسش برمیایم
نمیدونم چرا این طور شدم یهو خدا منو ببخشه و حرفامو به دل نگیره انشالله خیلی کفر میگم😭
حس میکنم بچم هنوز ولی ۲۶ سالمه ۴ ساله عروسی کردم دیگه چقدر میخواستم صبر کنم اخه کجا زوده دیوونه شدم
لالایی بلدی پس بخواب
شوهرت درکت میکنه؟گریه میکی کفر میگی عصبی نمیشه؟
عزیزم این چه حرفیه ، خیلیا آرزوی همین حال الان تو رو دارن . این نعمت نصیب هر کسی نمیشه جانم
آش کشک خالته عزیزم
من ۲۰ سالمه دومی رو حاملم اولی هم هنوز سه سال نشد پس من چی بگم
الهی عزیزم ناراحت نباش گلم بزار اون موقعی ک ب شکمت لگد زد میفهمی چه حس خوبیه عاشقش میشی
بشین سرجات دیگه من که تو عقد حامله شدم تازه هزار بار خداروشکر میکنم سنمم کمتره تازه دیگه بعد 4 سال عروسی بشین سرجات واقعا
نگران نباش بعد زایمان مهر مادری کاری میکنه که این احساست جبران میشه تو حاملگی هم ادمها حساس میشن
شاید هرمون هات بهم ریخته افسردگی داری
طبیعیه عزیزم منم میگفتم کاش بمیرم راحت بشم از تهوع باز یکم حالم خوب میشه میگم خدایا شکرت تحمل میکنم باز روز از نو روزی از نو دائم درگیرم باخودم
اشکال نداره عزیزم
هممون همچین افکار و حس و حالی داشتیم میگذره
عزیزم طبیعیه این حالتات بخاطر بهم ریختن هورموناست
منم اوایل بارداریم با اینکه خودم بچه میخاستم ولی پشیمون‌بودم همش میگفتم کاش حامله نشده بودم و کلا کارم گریه بود دلم نمیخاست هیچ جا برم و هیچ کسی رو ببینم
عزیزم من۲۸سالمه دومیما۴روزمتوجه شدم باردارم.....
منم اولش گوشه ذهنم گفتم نمیخوام.....ولی وقتی تاپیک زدم ودیدم چقدرکاربراچشم انتظاراین فرسته کوچولن......سجده شکرکردم.....وشوهرم خداروشکرب شدت خوشحاله.....وقتی خدامیده تواناییشم میده.....کفرنگووتوکلت به خداباشه.....باهاش حرف بزن ....بگوازخدابخواه ک ب مامانی کمک کنه....هوامامانوداشته باش عزیزم😍😍😍😍
