شمام مثل من از باباتون بيشتر از ماماننون ميترسيدين
تا مامانم ميگف ب بابات ميگم زجه ميزدم
با اينكه مامانم هميشه دست ب كتك بود
بابام يا خيلي بيخيال رد ميشد يا تنبيه ميكرد البته تنبيهاش بد بود(البنه بچه تر بودم واقعا تنبيهم نميكرد)
يني حاضر بود مامانم كتك بخورم ولي ب بابام نگه
البته الان ميدونم بابام چ ادم خطرناكيه
ولي بچه بودم نمبدونستم
من هنوزم میترسم وحشی عوضی
من از مادرم بیشتر میترسیدم
طوری میزد که..
همه بابا ها مث هم نیستن
من هنوزم میترسم
خطرناکه؟
نه من از هیچکدوم نمی ترسیدم
خجالت ولی چرا
ازبابام خجالت میکشم هنوزم
چ ادم خطرناکیه؟
مامانا گنده میکردن تا بچه ها ازباباهاحساب ببرن
من بابامو دوست ندارم چون اون نسبت به من بی‌تفاوته ولی بچه بودم باهام شوخی میکردم همیشه طرف من بود به مامانم میگفت اذیتم نکنه
حالا من هیچ وقت از بابام نترسیدم فقطم یبار یدونه زد تو پام که اونم زیاد دردم نگرفت ولی مامانم نه کوچیک بودم دو سه باری زدم ولی نمیدونم چرا بازم مامانمو بیشتر دوس دارم با اینکه بابام بیشتر خواسته هامو برآورده میکنه
ما از مامان مون بیشتر میترسیدیم
همیشه وقتایی که مامانم من و خواهرام و برادرم رو دعوا میکرد بابام ازمون دفاع میکرد
