2410
2553
عنوان

جاری روباه صفت🦊

| مشاهده متن کامل بحث + 982 بازدید | 32 پست

بعد من تو عالم خودم بودم اینقد که ساده بودم

💓تابستون بود بارون میبارید من زیر درخت نارنج توی حیاط خونه پدری نشسته بودم بوی نم بارون و بوی درخت نارنج تمام وجودمو پر از عطر خوشبختی کرده بود من دختر همون بارونیم که بعدازظهر تابستون اون سال میبارید💓


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یه روز مادر شوهرم زنگ زد گفت بیا وقتی رفتیم دیدم تمااام حرفهایی که این چند سال بهم زده رو انداخته گردن من

💓تابستون بود بارون میبارید من زیر درخت نارنج توی حیاط خونه پدری نشسته بودم بوی نم بارون و بوی درخت نارنج تمام وجودمو پر از عطر خوشبختی کرده بود من دختر همون بارونیم که بعدازظهر تابستون اون سال میبارید💓

قیامتی شد منم نمیتونستم از خودم دفاع کنم 

جاریم داد میزد شلیته بازی در می‌آورد منم کپ کرده بودم 

💓تابستون بود بارون میبارید من زیر درخت نارنج توی حیاط خونه پدری نشسته بودم بوی نم بارون و بوی درخت نارنج تمام وجودمو پر از عطر خوشبختی کرده بود من دختر همون بارونیم که بعدازظهر تابستون اون سال میبارید💓
2456

بعد

💓تابستون بود بارون میبارید من زیر درخت نارنج توی حیاط خونه پدری نشسته بودم بوی نم بارون و بوی درخت نارنج تمام وجودمو پر از عطر خوشبختی کرده بود من دختر همون بارونیم که بعدازظهر تابستون اون سال میبارید💓

مادر شوهرم برگشت بهم گفت دیگه پاتو اینجا نذار 

💓تابستون بود بارون میبارید من زیر درخت نارنج توی حیاط خونه پدری نشسته بودم بوی نم بارون و بوی درخت نارنج تمام وجودمو پر از عطر خوشبختی کرده بود من دختر همون بارونیم که بعدازظهر تابستون اون سال میبارید💓

گفتم زمان همه چیزو مشخص میکنه الان جاریم اونجا راااحت رفت و آمد میکنه و شده عزیزدلشون

اما من شدم بده

جالبه جاریم چیزهایی پشت سر خانواده شوهرمون زده بود که خدامیدونه اگر میگفتم خون به پا میشد

💓تابستون بود بارون میبارید من زیر درخت نارنج توی حیاط خونه پدری نشسته بودم بوی نم بارون و بوی درخت نارنج تمام وجودمو پر از عطر خوشبختی کرده بود من دختر همون بارونیم که بعدازظهر تابستون اون سال میبارید💓

کسی نیست؟ همه رفتن؟؟؟


💓تابستون بود بارون میبارید من زیر درخت نارنج توی حیاط خونه پدری نشسته بودم بوی نم بارون و بوی درخت نارنج تمام وجودمو پر از عطر خوشبختی کرده بود من دختر همون بارونیم که بعدازظهر تابستون اون سال میبارید💓
2714
عزیزم از حق خودت دفاع نکردی اونموقع سکوت جایز نبود مدیون خودتو و ابروی خودتی یه دادی میزدی میگفتی ...

نمیتونستم من تا بحال تو اون شرایط قرار نگرفته بودم

💓تابستون بود بارون میبارید من زیر درخت نارنج توی حیاط خونه پدری نشسته بودم بوی نم بارون و بوی درخت نارنج تمام وجودمو پر از عطر خوشبختی کرده بود من دختر همون بارونیم که بعدازظهر تابستون اون سال میبارید💓
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز