من دختر خاله هام تو ی شهر دیگ ارشد میخوندن ولی ازدواج کردن
نویسنده ها عشق را بزک کرده اند، زشت و زیبا کرده اند،به ان صورت داده اند. هوگو میگوید:بسیاری ادم ها اگر عشق را در داستان ها نخوانده بودند هرگز عاشق نمی شدند./ کاش میشد جایی در پس کوچه های این شهرِشلوغ تورا یافت…مثلا یک عصر دلنشنینِ بهاری، درکافه ای مشرف به رودخانه،هنگام خوردن قهوه ای تلخ چشم در چشم شویم../ یاالله احلامنا بین یدیک.. فحققنا
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ربطی نداره . فقط به خواستگارت بگو شرایط رو. که مخالف نباشه با درس خوندنت
یک ساعت بعد از اینکه خاکمون میکنن،مردم سر میز ناهار به فکر این هستن که نوشابه زرد بخورن یا مشکی .این جا مینویسم که همیشه یادم بمونه:کار خوبه خدا درست کنه،سلطان محمود خر کیه.....هر کی گفت با قانون جذب به همه خواسته هات میرسی،دست و پاشو ببند بندازش تو استخر بگو با قانون جذب بازشون کن😒