2726
عنوان

یه مشکل خیلییی خیلییییی رو اعصاب

| مشاهده متن کامل بحث + 699 بازدید | 57 پست
اگه واجبه و برات مهمه که کسی با نامزد غیر رسمیت نبینتت تنها برو اگه هم نامزد غیر رسمیت رو به خونواد ...

نمی‌تونم تنها برم 

برای من فقط مهمه این نبینتم

به خانوادم هم معرفی کردم ولی مخالفن

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

پس نرو  راه دیگه ای نیست

خیلی ناراحت میشه 

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
2728
نمی‌تونم تنها برم  برای من فقط مهمه این نبینتم به خانوادم هم معرفی کردم ولی مخالفن

چرا مخالفن

کی فکرشو میکرد‌ یه روزی حرفامونو به آدمایی بگیم که تاحالا ندیدیمشون...!🥲🥲🥲
چرا نمیشه?اگه واجبه جدا برید

خب اخرش که ما رو میبینه باهم

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
چرا اونم باید باشه  خب اگه یه وقت پسرعمت دیدت چیکار میکنی یا میتونین جدا جدا برید

نمی‌دونم 

اصلا به اون ربطی نداره ها ولی میترسم داستان بشه

جدا جدا هم که بریم اخرش که اونجا مارو با هم میبینه

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
چرا مخالفن

اختلاف سنی و چیزای دیگه

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
خیلی ناراحت میشه 

دیگه بین دوس پسرتو و دوستت یکیو انتخاب کن

تـویی کـه داری امـضـامـو میخـونـی ،شـاد بـاش🌱        👆🏻این دشمنت و غمگین میکنه :)                                   از روزگار و خدا بابتِ سیاهیا گله نکن! همونان که باعث میشن قشنگیایِ زندگی به چِشمت بیان              دقیقـا از لحظـه ای که حـرف بقیـه واست مهـم نـیسـت زنـدگـیت شـروع میشـه... 🌼                          
خب اخرش که ما رو میبینه باهم

خوب رعایت کن خواهر من یه شبه دیگه من که بودم نمیبردمش چون امکان داره بره بهمه گزارش بده

♣️♣️درسته کینه خوب نیست ولی زشته یه بدیهای بدون جواب بمونه♣️♣️
اخه چاره دیگه ای نیست مگراینکه جدا جدا برید 

جدا جدا هم که بریم اخرش اونجا میبینتمون باهم

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
نمی‌دونم  اصلا به اون ربطی نداره ها ولی میترسم داستان بشه جدا جدا هم که بریم اخرش که اونجا ما ...

خب مسئله رو به دوستت بگو 

بعد از اون راه حل بخواه 


فرو میریزد ستاره های پولکی از شب های پیراهنت...
ماشین پسر عمتو پنچر کن نتونه بره😂😂😂

😂😂😂👌

شایدم اصلا ببینتمون چیزی به روش نیاره ها 

ولی بازم ریسکه

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730