با این اوضتعی که دارم از اطرافیان میبینم کلا که نمی خوام ازدواج کنم
میخوام درسم رو بخونم و از خونه بابام برم
فکر نکنید اینجا هم خیلی خوبه ا اصلا
بابام برا اینکه از مادرشینا دور نشه جلو هر پیشرفتی رو تو زندگی گرفت درست زمانی که ما پول داشتیم که بریم یک محله بهتر یا خونه جدید تر اینقد بهونه اورد که از ننه باباش دور نشه
اخه شما بید و قتی به یکی میگید پولپون میرسه خونمونو عوض کنیم ایا این دلیل قانع کننده ای یه که بگه نه از مدرسه بچه ها دور میشیم
ایا محله های دیگه مدرسه ندارن ؟؟؟
یا مثلا اینقدر با مامانم سر چیز های بیخودی دعوا میکنه که نگو مامانمم همیشه جلو من و خواهرم طرفداری بابام رو میکنه ولی خودشم میدونه اون مقصره و فقط نمی خواد به ما رو بده
خلاصه ما ام تصمیم گرفتیم درسمون رو بخونیم و از این خونه همیشه بریم
که اینقدر اعضای خانواده ام به من بد کردن که نگو
اگه خواستین چند تاشو برا تون تعریف میکنم
حس خوبی داشتن هدف