یه زن و شوهر داریم تو فامیل که پسره بچه بزرگ بود و الان 20 سالی هست ازدواج کردن و دکترا شوهره رو جواب کردن و گفتن نمیتونه بچه دار بشه، حالا زنه همه جاریاش که از خودش کوچیکترن بچه دارن. شوهره چند وقتی بود به زنش میگفت که جدا بشن و زنه بره دنبال زندگیش که زنه میگفت حالا که سالهاست با هم زندگی میکنن دلش نمیاد خونه زندگیشو بذاره و بره خونه برادرش... حالا دیروز شنیدم زن دو ماهی بوده عادت نمیشده و فکر کرده کلا بخاطر سنش یائسه شده....رفته مرکز بهداشت براش آزمایش نوشتن و معلوم شده دو ماهه بارداره...وقتی خبر رو به شوهرش میده شوهرش از ذوق غش مینه...حالا چند وقته خانواده های زن و شوهره همش دارن شیرینی پخش میکنن...وقتی شنیدم اصلا باورم نمیشد... خیلی خوشحال شدم آخه زنه خیلی مظلوم بود...
خواهش میکنم برای شادی روح مادرم یک صلوات بفرستید...ممنون
(اللهم صل علی محمد و آل محمد)