دیشب میگف میخاسم ازم دلسرد شی رفتم بادوستت...ما به درد هم نمیخوریم و این حرفا گفتم باشه
امروز گفت زنگ بزنم بحرفیم گفتم اوکی بزنگ
زنگ زد کلی بدو بیراه بهش گفتم شروع کرد گریع کردن😔گفت نمیای ببینمت دوسنداری بیای پیشم
میگه خونوادت و بپیچون بیا نیم ساعت فقط
میگه دلم برات تنگ شده خسته شدم از مجازی
گریه هاشو شنیدم قلبم اتیش گرفت
سرکار نشسته بود عین بچه ها گریه میکرد هی میگفت اشتباه کردم من نمیدونم چیکارکنم😭میگه میخای بیام خاستگاری