منو همسرم یک سال و خرده ای عقدیم
خونه همه فامیلای من حتی فامیلای درجه یک شهرستانن و فقط تو عقد همسرمو دیدن
بعد یک سال میخایم همراه مادرم اینا بریم شهرستان خونه پذربزرگم
بعد به دخترخالم گفتم دوماهه حامله اس گفتم که اخر هفته منو و همسرمم شاید بیایم شهرستان
برگشت گفت دکتر ب من استراحت داده ولی اگه میخواین مهمون دعوتتون کنم
منم راسیتش بهم برخورد چون من ک بهش نگفتم منو مهمون دعوت کن ما میریم خونه پدربزرگم
بعد یکی بخاد مهمون دعوت کنه نمیگه که اگه میخای مهمون دعوتت کنم اگه میخای یعنی چی😐اینم بگم اون زودتر لزمن ازدواج کرده چند ساله مجرد بود خیلی صمیمی بودیم بعد ازدواجش کلا عوض شد
برداشت شما چیه از حرفش